شیوهی تربیتمعلم بعد از تأسیس دانشگاه فرهنگیان و منحصر شدن تربیتمعلم به دانشگاه فرهنگیان، محل مناقشهی بسیاری شد. برخی با تأکید بر اثرات تربیتی دورهی چهارساله تربیتمعلم و جذب معلم از طریق کنکور و از میان داوطلبان واجد شرایط، معتقدند این شیوه اثربخشی حرفهای معلم را افزایش داده و موجب تثبیت هویت معلمی در متقاضیان معلمی میشود. برخی دیگر با انتقاد از فراهم نبودن امکانات و استانداردهای علمی و زیربنایی و با تأکید بر بعد علمی ماجرا، براین باورند سایر دانشگاهها به دلیل وجود این استانداردها بهتر میتوانند معلم موردنیاز آموزشوپرورش را فراهمکنند و انحصار تربیتمعلم در دانشگاه فرهنگیان نهفقط موجب اتلاف منابع میشود بلکه از حیث کیفیت نیز دانشآموختگان آن نمیتوانند با دانشآموختگان سایر دانشگاهها رقابت کنند. پذیرش معلم از طریق ماده28 راهی برای جذب معلم از طریق شیوهی دوم است. صرفنظر از برخی پژوهشهای پراکنده، پژوهش جامعی که بتواند شواهد لازم را برای اثربخشی این شیوهها و حل این مناقشه فراهم کند، وجود ندارد. هدف پژوهش حاضر مقایسهی اثربخشی حرفهای دانشآموختگان دورههای کارشناسی پیوستهی دانشگاه فرهنگیان با مهارتآموزان ماده28 است. از رویکرد ترکیبی (در بخش کیفی روش اکتشافی از نوع مدل تدوین ابزار و در بخش کمّی روش علّی _ مقایسهای) استفاده شد. مشارکتکنندگان در بخش کیفی شامل13 متخصص صلاحیتهای معلمی با استفاده از روش هدفمند ملاکمدار، بر اساس قاعدهی اشباع دادهها و در بخش کمّی313 نفر از معلمان با روشنمونهگیری خوشهای و 219 مدیر مدرسه بهعنوان نمونهی آماری انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته و آزمون عملکردی مهارتهای معلمی بود. از روش تحلیل مضمون و آزمون استنباطی t و F در تحلیل دادهها استفاده شد. یافتههای نشانداد تفاوت بین میانگین عملکرد دو گروه، در مهارتهای موضوعی، پداگوژیکی و تکنولوژیکی معنیدار است و این تفاوت در مهارت پداگوژیکی و تکنولوژیکی به نفع دانشآموختگان کارشناسی پیوسته و در دانش موضوعی به نفع دانشآموختگان ماده28 است. تفاوت مشاهده بین رضایت از عملکرد دو گروه از دیدگاه مدیران مدارس معنی-دار است و رضایت از عملکرد دانشآموختگان کارشناسی پیوسته بیشتر است. بهعلاوه، مدیران زن از مدیران مرد رضایتمندی بیشتری دارند.