روش تدریس یکی از ابزارهای تأثیرگذار در کیفیت یادگیری است. در این بین روش تدریس معکوس از جمله روشهای جدیدی است که در این سالها مورد توجه بسیاری از کارشناسان و صاحب نظران عرصه تعلیم و تربیت و برنامهریزان درسی قرار گرفته است. هدف این پژوهش شناسایی تاثیر روش تدریس معکوس بر پیشرفت تحصیلی، تعامل و انگیزش دانشآموزان کلاس ششم ابتدایی شهرستان دهگلان در سال 1402-1401 بود. از روش تحقیق، آزمایشی و طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد، جامعه آماری پژوهش حاضر را دانشآموزان ابتدایی شهرستان دهگلان به تعداد 2160 تشکیل دادند، از روش نمونهگیری تصادفی ساده استفاده شد و سپس برای تعیین حجم نمونه به صورت تصادفی 28 نفر در گروه کنترل و 28 نفر در گروه آزمایش قرار گرفتند و آموزشهای لازم بر اساس آموزش به روش تدریس معکوس به گروه مداخله داده شد. ابزار گردآوری دادهها آزمون پیشرفت تحصیلی معلم ساخته، تعامل معلم دانش آموز وبلز، کریتون، لوی و هوی مایزر (1993) و انگیزش پیشرفت تحصیلی هارتر (1980) بود. و برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس در نرم افزار spss27 استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد میانگین پیشرفت تحصیلی]665=2،(05/0= α)، 066/105(53،1)F [، انگیزش تحصیلی ] 549/0=2،(05/0= α)، 463/64=(53،1)F [ و تعامل ]432/0=2،(05/0= α)، 284/40=(53،1)F [ دانشآموزانی که درس علوم پایه ششم را با استفاده از روش تدریس معکوس آموزش دیده بودند بالاتر از دانش آموزانی بود که این درس را با روش سنتی آموزش دیده بودند. بر اساس یافته های پژوهش پیشنهادهای لازم به معلمان، مدیران مدارس و دست اندرکاران آموزش و پرورش ارائه شد.