هدف این پژوهش ارائه ی الگوی مطلوب برنامه درسی چندفرهنگی در دوره دوم متوسطه است که با رویکرد پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) و طرح اکتشافی انجام گرفته است. محیط پژوهش شامل پایگاههای اطلاعاتی معتبر داخلی و خارجی مرتبط با موضوع برنامه درسی چند فرهنگی و صاحبنظران داخلی است که در زمینه برنامه درسی چندفرهنگی حداقل یک پژوهش انجام داده اند. از میان243منبع شناسایی شده با استفاده از شیوه مرور سیستماتیک و براساس چک لیست مهارت های ارزیابی حیاتی 21 منبع مشخص و بعد از پالایش و رفع همپوشانی مولفه های حاصل از منابع مختلف، سرانجام تعداد 43 مؤلفه باقی ماند . از بین صاحب نظران شناسایی شده نیز با روش نمونه گیری هدفمند ملاک مدار 17 متخصص انتخاب و ارزیابی از میزان اهمیت مولفه های چندفرهنگی تعیین و در قالب یک پرسشنامه محقق ساخته پنج درجه ای با طیف لیکرت تنظیم شد. سرانجام با استفاده از روش CVR، 37 مولفه نهایی به عنوان مولفه های با اهمیت چند فرهنگی تعیین شد. درخصوص وضعیت موجود توجه به مولفه های برنامه درسی چند فرهنگی، از روش تحلیل محتوای مقوله ای و پیمایشی استفاده شد. جامعه پژوهش شامل کتاب های درسی دوره دوم متوسطه (19 کتاب با 3278 صفحه) و معلمان متوسطه دوم شهر کرمانشاه (1530نفر) بود که از جامعه اول با روش تمام شماری و از جامعه دوم با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و با استفاده از جدول کرجسی مورگان 306 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات در جامعه اول ابزارهای فهرستی تحلیل محتوا و پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر مولفه های 37 گانه تایید شده توسط صاحب نظران بود. اطلاعات جمع آوری شده از طریق مقایسه مولفه های چند فرهنگی مورد اشاره با مضامین محتوای کتاب های درسی استخراج و روایی آن از طریق روش بررسی همکار تعیین شد و از آزمونt تک نمونه ای و t وابسته به ترتیب برای مقایسه میانگین مشاهده شده با میانگین نظری و مقایسه وضع موجود و با وضع مطلوب میزان توجه به مولفه های برنامه درسی چندفرهنگی از دیدگاه معلمان استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان توجه به مولفه های برنامه درسی چند فرهنگی در محتوای کتاب های مختلف درسی دوره دوم متوسطه براساس موضوع کتاب متفاوت بوده و به برخی مولفه ها کمترین توجه و برخی دیگر تا حدی توجه شده است. نتایج میزان توجه به مولفه های برنامه درسی چندفرهنگی نشان داد که وضعیت موجود برنامه درسی از منظر معلمان پایین تر از متوسط است. بعلاوه از نظر معلمان تفاوت بین وضع موجود و مطلوب برنامه درسی چند فرهنگی در دوره دوم متوسطه در سطح اطمینان 99 درصد معنی دار ، و ضع موجود با وضع مطلوب فاصله دارد. در خصوص ویژگیهای الگوی مطلوب برنامه درسی چند فرهنگی از رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون استفاده شد. محیط پژوهش شامل اعضای دفتر تألیف کتاب های درسی دوره متوسطه وزارت آموزش و پرورش و متخصصان رشته برنامه ریزی درسی دانشگاه های دولتی شهر تهران، همدان و کرمانشاه بود. از میان مشارکت کنندگان به ترتیب 8 و 12 نفر براساس روش نمونه گیری هدفمند ملاک مدار و براساس قاعده اشباع نظری انتخاب شد. شیوه جمع آوری اطلاعات، مصاحبه نیم ساختاریافته بوده و برای تحلیل داده های جمع آوری شده از تحلیل مضمون و کدگذاری پایه، سازمان دهنده و فراگیر استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد مبنای فلسفی الگوی برنامه درسی چند فرهنگی رئالیسم انتقادی، نظریه ی مطلوب برنامه درسی چند فرهنگی، نظریه انتقادی، مناسب ترین شیوه سازماندهی برنامه درسی بین رشته ای و تلفیق در یادگیرندگان (وحدت در آموخته ها) با تاکید بر مفاهیمی چون: برابری و عدالت، تفکر انتقادی، صلح و سازش، صبر و بردباری، تنوع، تعامل بین فرهنگی، ارتباط بین فرهنگی، توسعه چندفرهنگی، حق طلبی و مبارزه با ظلم، حقوق بشر، میراث فرهنگی، هویت، مشارکت همه جانبه است. در ساختار نحوی نیز سه روش تحلیلی_توصیفی، تعبیری- تفسیری و انتقادی_ رهایی بخش می-تواند مفید واقع شود. بعلاوه روش انتقادی _رهایی بخش می تواند روش مناسبی برای پژوهش در مسائل مربوط به برنامه درسی چند فرهنگی باشد. از دیدگاه متخصصان عناصر ده گانه آکر چارچوب مناسبی برای عناصر تشکیل دهنده برنامه درسی چند فرهنگی است و سرانجام برای پرورش سواد و بینش چندفرهنگی دروسی مانند تاریخ، جغرافیا، جامعه شناسی، ادبیات، انشاء، فرهنگ و هنر، مطالعات فرهنگی، هویت اجتماعی از بیشترین ظرفیت برای پرداختن به برنامه درسی چندفرهنگی در دور دوم متوسطه برخوردارند و می توانند دروس مناسبی برای برنامه درسی چند فرهنگی باشند. در خصوص میزان اعتبار الگوی پیشنهادی برنامه درسی چند فرهنگی، از روش کمی استفاده شد. جامعه پژوهش شامل متخصصان و صاحب نطران حوزه برنامه درسی بود که با روش نمونه گیری هدفمند12 نفر انتخاب شد. ابزار جمع آوری پرسشنامه محق