پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب معلمان مدارس چندپایه دوره ابتدایی از نقش راهبران آموزشی در توسعه حرفه ای خود، انجام گرفت. در این پژوهش، از رویکرد کیفی و روش پدیدار شناسی توصیفی استفاده شد. مشارکت کنندگان بالقوه، تمام معلمان شاغل در کلاس های چندپایه روستایی شهرستان دیواندره به تعداد 126 نفر در سال تحصیلی 400-1399 بودند که حداقل سه سال تحت نظارت راهبران آموزشی فعالیت داشتند و تجربیات لازم کسب کرده بودند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تا زمان رسیدن به اشباع نظری، در نهایت 18 نفر معلم چندپایه از تمام مسیرهای تحت پوشش راهبران به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از یک پروتکل مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری گردید و با استفاده از روش تحلیل مضمون و بر اساس مراحل شش گانه کلایزی تحلیل شد. اعتبار و روایی داده ها نیز با استفاده از روش بازبینی مشارکت کنندگان در پژوهش انجام شد. یافته های به دست آمده از مطالعه تجربه معلمان چندپایه در برگیرنده 4 مضمون اصلی و 15 مضمون فرعی است که مضامین اصلی شامل توسعه دانش حرفه ای، نگرش حرفه ای، مهارت های حرفه ای و همچنین چالش های تأثیرگذار در توسعه حرفه ای معلمان چندپایه توسط راهبران می باشد که از مضمون دانش حرفه ای چهار مقوله (دانش مدیریت کلاس ها چندپایه، دانش محتوای تربیتی، دانش موضوعی و دانش فناوری) و از مضمون نگرش های حرفه ای سه مقوله (نگرش علاقه و انگیزه به تدریس در کلاس های چندپایه، نگرش یادگیری خود راهبری و خودباوری و نگرش امانت داری) و از مضمون مهارت های حرفه ای (مهارت کاربرد ابزار و فناوری، مهارت استفاده از روش های نوین تدریس در کلاس های چندپایه، مهارت سنجش و ارزشیابی و مهارت برقراری ارتباط با دیگران) و همچنین از مضمون چالش های تأثیرگذار در توسعه حرفه ای معلمان چندپایه با کمک راهبران چهار مقوله (عدم برنامه ریزی مناسب، عدم توجه راهبران به نظارت بالینی، عدم ارزشیابی دوره ای از اجرای برنامه های توسعه حرفه ای و عدم وحدت رویه بین راهبران) استخراج گردید.