پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین باورهای معرفت شناختی با جو یادگیری اثربخش و توسعه حرفه ای دبیران دوره دوم متوسطه ناحیه یک شهر همدان انجام گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دبیران و دانش آموزان دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 94-1393 که تعداد آنها به ترتیب800 و 8048 نفر بوده است. با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی نمونه ای به حجم 260 دبیر(98 مرد و 162 زن) مطابق جدول کرجسی و مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 780 نفر دانش آموز(294 پسر و 486 دختر) انتخاب گردید. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه باورهای معرفت شناختی، جو یادگیری اثربخش و توسعه حرفه ای شاه پسند استفاده گردید. روایی پرسشنامه ها بر اساس روایی محتوایی و پایایی آن نیز بر اساس روش آلفای کرونباخ به ترتیب 72/.، 93/. و 95/. محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی نشان داد که بین باورهای معرفت شناختی با جو یادگیری اثربخش رابطه منفی و معنی داری وجود دارد؛ بین باورهای معرفت شناختی با توسعه حرفه ای رابطه منفی و معنی داری وجود دارد؛ بین ابعاد باورهای معرفت شناختی با جو یادگیری اثربخش رابطه منفی و معنی داری وجود دارد؛ همچنین بین چهار مولفه اول باورهای معرفت شناختی با توسعه حرفه ای رابطه منفی و معنی داری وجود دارد و بین ثابت بودن دانش و توسعه حرفه ای رابطه معناداری وجود ندارد. نتایج آزمون t برای گروه های مستقل نشان داد بین باورهای معرفت شناختی دبیران از لحاظ جنسیت تفاوت وجود دارد و دبیران زن باورهای معرفت شناختی پخته تری دارند؛ بین توسعه حرفه ای دبیران از لحاظ جنسیت تفاوت معناداری وجود ندارد. نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد بین باورهای معرفت شناختی دبیران از لحاظ سن، سطح تحصیلات و سابقه خدمت تفاوت معناداری وجود ندارد؛ همچنین بین توسعه حرفه ای دبیران از لحاظ سن تفاوت معناداری وجود دارد توسعه حرفه ای دبیرانی که در گروه سنی 51 سال سن به بالا قرار داشتند نسبت به سایر دبیران بیشتر بوده است.