هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی ارزشیابی کیفیت برنامه درسی دوره کارشناسی پیوسته دانشگاه فرهنگیان بود. این پژوهش از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی است و با شیوه آمیخته اکتشافی (کیفی- کمی) انجام شده است. برحسب سوالات پژوهش، جامعه آماری متفاوت انتخاب شده است. سوال اول دارای دو جامعه آماری بود. برای بررسی وضع موجود ارزشیابی برنامه درسی در دانشگاه فرهنگیان، جامعه آماری شامل اسناد بالا دستی: محتوای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، اساسنامه دانشگاه فرهنگیان، برنامه درسی دوره کارشناسی دانشگاه فرهنگیان و نقشه راه معاونت نظارت و ارزشیابی دانشگاه فرهنگیان بود که با روش تمام شماری، حجم نمونه برابر جامعه در نظر گرفته شد. جامعه دوم سوال اول شامل: تجربیات ارزشیابی مؤسسات معتبر بین المللی در زمینه ارزشیابی تربیت معلم بود که به روش نمونه گیری هدفمند تعدادی از موسسات بین المللی انتخاب شد و شیوه های ارزشیابی کیفیت آنان با روش تحلیل محتوا بررسی شد. جامعه آماری سؤال دوم متشکل از منابع، اسناد و پژوهش های ملی و بین المللی انجام شده مرتبط با مولفه های ارزشیابی کیفیت برنامه درسی تربیت معلم و متخصصان برنامه درسی کشور بود. از میان اسناد و مدارک برحسب بیشترین ارتباط 200 سند، از میان متخصصان برنامه درسی به شیوه هدفمند به ترتیب 8 نفر که بیشترین تجربه را در زمینه تربیت معلم کشور داشتند برای مصاحبه و 89 نفر جهت ارزیابی پرسشنامه مولفه های ارزیابی کیفیت برنامه درسی که با روش دلفی انجام شد، انتخاب گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات در بخش اول فیش برداری، در بخش دوم مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش سوم برسشنامه نهایی مولفه های ارزیابی کیفیت مستخرج از دو بخش پیشین(22مولفه) بود. داده های حاصل از بخش اول و دوم از طریق کد گذاری و بخش سوم با کمک شاخصهای آمار توصیفی و فرایندتحلیل سلسله مراتبی(AHP) تحلیل شد. جامعه آماری سؤالات پژوهشی سوم و چهارم نیز شامل اعضای هیئت علمی رشته برنامه ریزی درسی (در استان های تهران، اصفهان، خراسان رضوی، فارس، لرستان، مازندران و همدان) بود که با روش نمونه گیری هدفمند،79 نفر برای ارزیابی پرسشنامه ملاکهای ارزشیابی کیفیت(70 ملاک) و 94 نفر برای ارزیابی پرسشنامه شاخصهای ارزیابی کیفیت (216 شاخص) انتخاب شدند و با روش دلفی پاسخ دادند. داده های حاصل با استفاده از آمار توصیفی و فرایندتحلیل سلسله مرا