با نگاهی به تاریخ تمدن بشر مشاهده میشود که انسان همواره سعی دارد به منابعطبیعی که حمایت کننده بقای اوست، دسترسی داشته باشد. خدمات اکوسیستم به نتیجه عملکرد اکوسیستمها که به طور مستقیم یا غیر مستقیم مورد نیاز انسانهاست و به رفاه انسانی کمک می کند گفته میشود. با دانستن سودمندی بسیار زیاد خدمات اکوسیستم، حفاظت و مدیریت صحیح این خدمات امری واضح و ضروری محسوب میشود. اصولا خدمات اکوسیستم در چهار دسته کلی تقسیم میشود: خدمات حمایت کننده (مانند چرخههای مواد غذایی و تشکیل خاک)؛ خدمات قابل بهره برداری (مانند تولید کالاهای مورد استفاده برای جوامع انسانی)؛ خدمات تنظیم کننده (مانند پالایش آب، کنترل زیستی، جذب کربن از اتمسفر) و خدمات فرهنگی (مانند منابع هنری، معنوی، مذهبی، تفرجی یا علمی). اکوسیستم خدمات متنوعی را ایجاد میکند که هم در کمیّت و هم در کیفیت با توجه به نوع اکوسیستم و وضعیت آن متفاوت است. از آنجایی که تمام خدمات اکوسیستم در فروشگاههای تجاری قابل عرضه مستقیم نیستند و همچنین نحوه کمّیسازی آنها باعث عدم رقابتپذیری با کالاهای تجاری و اقتصادی میگردد، لذا این خدمات در تصمیمگیریها نقش کمی را دارند. ارایه خدمات اکوسیستم به صورت ارزشهای مالی باعث بروز آگاهی در بین ذینفعان، ایجاد مدارک مستند برای تصمیمگیران و کمک کننده درک بهتر از جبران هزینههای احیا در اکوسیستمهای طبیعی و خدمات ارایه شده توسط اکوسیستمهاست. اولین قدم در بیشتر ارزیابیهای خدمات اکوسیستم شناسایی خدمات قابل ارزیابی است. دومین گام معمول در ارزیابی خدمات اکوسیستم، تعیین کمّیت یک یا چند خدمت مشخص شده در زنجیره است. کمّیسازی نیاز به درک معیارهای کمّیت، کیفیت یا سایر ویژگیهای بیوفیزیکی دارد که بیشترین ارتباط مستقیم با رفاه انسان دارند و به دنبال آن استفاده از روشهای مناسب برای بدست آوردن این اقدامات انجام میشود. برخی از خدمات اکوسیستم به راحتی کمّی میشوند، مانند مقدار چوب تولید شده در یک منطقه جنگلی خاص. اندازهگیری سایر موارد دشوارتر است، یا به دلیل محدودیت در مدلهای بیوفیزیکی یا دادهها. گام سوم در ارزیابی خدمات اکوسیستم تعیین عواقب رفاه اجتماعی است. این کار اغلب با استفاده از روشهای ارزیابی اقتصادی رسمی انجام میشود.