نویسندگان برای بیان و انتقال دغدغه ها و اندیشه های خود، علاوه بر انتخاب موضوع منطبق با درون مایه، شگردهای متفاوتی مبتنی بر سبک و سلیقۀ خاص خود برمی گزینند. در این مقاله، به تبیین میزان و چگونگی پیوند درون مایه و لایه های معنایی چندگانۀ متن با ویژگی های شگرد روایی چهار داستان نخست مجموعه داستانِ تمام زمستان مرا گرم کن از علی خدایی پرداخته ایم. هدف ما، در عین تبیین جنبه های مثبت نویسندگی، نقد و تحلیل مواردی است که نویسنده برای تعالی داستان نویسی، باید بدان توجّه بیشتری مبذول کند. دستاورد این مقاله نشان می دهد نحوه بیان و کاربرد فضا، مکان، زمان، شیوه روایت داستان و شخصیت ها در تمام داستان ها دقیق و موفق بوده است. انتخاب راوی برای تبیین و عرضه درون مایه در داستان های «تمام زمستان مرا گرم کن»، «عصرهای یکشنبه» و «مکالمه» حساب شده صورت گرفته است، امّا در داستان «فانفار»، پی رنگ عاشقانه داستان با راوی سوم شخص بیرونی تناسب ندارد. این داستان نتوانسته است زبان و بیانی متناسب با پی رنگ عاشقانه خود بیابد. نویسنده در داستان مکالمه، عوارض گفت وگونکردن را نشان داده است؛ بدین معنی که گفت وگو ارتباطی دو طرفه است؛ گفت وگو، فقط گفتن نیست و باید به «شنیدن» نیز به اندازه «گفتن» توجّه داشت. داستانِ موازی داستان اصلی در داستان تمام زمستان مرا گرم کن با عنوان و درون مایه داستان هماهنگ است. فضا و مکان داستان و به هم آمیختگی زمانِ خواب و بیداری و تداخل ساعت ها نیز با درون مایه تناسب دارد.