تصوّر رایج درباره غزل حافظ این است که ساختار گسسته و پریشان دارد، اما روایت شناسی نشان می دهد چنین ساختاری متناسب با نوع سخن و وضعیّت عصر شاعر است؛ این گسستگی ظاهری، با خوانش خواننده به انسجام منتهی می شود. ساحت سخن و معنایی که در غزلیّات حافظ وجود دارد، نیازمند «خوانش» مخاطبان اوست. شاعر برای درک این نظام روایی از سوی مخاطبان، هماهنگ با تمامیّت غزل به شگردهای متنوعی نظیر ترکیب توصیف، حادثه و گفت وگو برای شروع غزل ها، آوردن گزاره های زمان مند و مکان مند، گفت وگوسازی و پایان گفت وگویی و حدیث نفس روی آورده است. در این پژوهش، به تبیین نظام روایی غزلیّات حافظ، متناسب با موضوع، موقعیّت، مخاطب و اهداف شاعر پرداخته ایم. غزل های روایی حافظ را به دو گروه تقسیم کرده ایم: غزل هایی با طرح روایی پیچیده و غیرآشکار و غزل هایی با طرح روایی آشکار. برای نشان دادن انسجام غزلیّات روایی حافظ، ساختار روایی دسته دوم، شامل بیست وسه غزل را از لحاظ نوع، تعداد و چگونگی ترکیب پی رفت ها، گزاره ها و رمزگان ها و سایر وجوه روایی بررسی کرده ایم. بیشترین استفاده از رمزگان ها، مربوط به رمزگان های گفت وگویی (94 مورد/ شامل مناظره، دیالوگ و حدیث نفس) است که خود شامل رمزگان های حقیقت نما، پند و کنش روان شناختی می شود و نشان می دهد روایت پردازی نیز در زمرۀ اهداف غزل سرایی حافظ بوده است. بعد از این رمزگان، به ترتیب رمزگان کنشی (37)، اطلاعاتی (29) و روان شناختی (7) کاربرد بیشتری دارند.