به رغم شهرت و اهمیّت حافظ شیرازی، اطلاع چندانی از جزئیات زندگی وی یا چگونگی سرودن اشعارش نداریم. محققان برای جبران کمبود منابع، یا به گفتارهای کلیشه ای تذکره نویسان اعتماد کرده اند و به تطبیق اشعار و تعابیر حافظ با آن موارد پرداخته اند یا آنکه به غزل های حافظ همچون سند بازگو کنندۀ زندگی و مسائل عصر تکیه کرده اند. اگر در برخی موارد از شخص یا حادثه ای نامی به میان آمده، محققان سایر موارد را نیز با آن مطابقت کرده اند و بر مبنای این تطبیق، مفردات و تعابیر اشعار را شرح کرده اند یا جزئیات زندگی حافظ را بر اساس آن بازنویسی کرده اند. علت اصلی این رویکرد به شعر حافظ، ناشی از تصور استقلال ابیات در غزل حافظ است. این تصور استقلال، موجب شده محققان از طرح های حافظ درغزل-های مدحی، رندانه، عاشقانه و عرفانی غفلت کنند و معنای ثانوی و هنری گزاره ها و تعابیر حافظ را در معنای واقعی تلقی کنند. در این مقاله، با توجه به ساختار منسجم غزلیات حافظ، اسباب و عوامل قرائت تاریخی از اشعار ناب و غیر تاریخی حافظ را بررسی کرده ایم که با عنایت به ساختار منسجم از محصور کردن غزل های ناب حافظ پرهیز می شود.