چکیده داستان رستم و اسفندیار بازگو کننده بخشی از حوادثی است که بعد از کیخسرو به وقوع پیوسته است از این روی ، برای تحلیل داستان توجه به وقایع اواخر دوره کیخسرو ضرورت دارد . ابتدا توجیه و تحلیل های محققان را درباره مضمون اصلی داستان نقل و نقد کرده ایم آنگاه تلاش کرده ایم بر اساس روش تحقیق مکتب ساختاری در جامعه شناسی ، خط اصلی روایت داستان را بیابیم که عبارت است از ستیز خاندان گشتاسب با سنت ها ، و در مقابل گشتاسبیان ، خاندان زال مدافع سنت هستند . این تعارض به گونه ای است که همزیستی آنها ممکن نیست . پیروزی رستم بر اسفندیار نشانه علاقه تدوین کنندگان داستان به حفظ سنت ها است ،آینده شوم رستم نیز از آن است که نبرد با سنت ها نهایتاً به تضعیف و شکست سنت و کشور می انجامد و شوم است .سیر سنت هایی چون نگهداشتن مرز میان پهلوانی و پادشاهی ، پیوند دین و دولت ، اصالت تخمه و نژاد و نوع تعارض گشتاسبیان با آنها را در شاهنامه بررسی کرده ایم . برخی مسائل نظیر شکست آغازین رستم و علت پروردگی چوب گز در آب رز ، وجود دو پهلوان پیر و جوان در داستان را نیز تحلیل کرده ایم .