نقدِ تفسیر و در کنار آن تصحیحِ متن، یکی از دشوارترین و ظریفترین گونههای پژوهشی است که در پهنۀ ادب پارسی شکل گرفته است. از دویستسال پیش تا کنون که تصحیح متن مهمی در حد و اندازههای شاهنامه آغاز شد، تصحیح خالقیمطلق بهعنوان یکی از بهترین و نزدیکترین متنها به زبان فردوسی و روزگار شاعر مورد توجه ادیبان و شاهنامهپژوهان قرار گرفته است. ازآنجاکه تصحیح و به تَبَعِ آن، تفسیر و گزارش این اثر کرامند در دفترِ ششم با همکاری محمود امیدسالار و ابوالفضل خطیبی انجام گرفته است، کاستیها و سستیهایی در تفسیر ابیات، نویسشها، معنی واژگان و نیز تفسیرهای قیاسی به چشم میآید که عمده علل آن را میتوان توجهنکردن به بافتِ داستان و روایت، برخی تصحیحهای قیاسی ناسودمند و معنی اشتباه برخی از واژهها دانست. در این پژوهش به روش اسنادی و از نوع تحلیلیـتوصیفی به بررسیِ دقیقِ کل ابیات دفتر ششم شاهنامه، تصحیح جلال خالقیمطلق پرداخته شده است. همچنین با درنظرگرفتن دستنویسهای کمترتوجهشده و دقت در مواردی که مذکور افتاد، گزارش و به دنبال آن تصحیحی محتملتر و نزدیکتر به زبان و زمان شاعر ارائه شده است.