با توجه به کثرت کاربردِ «آزاد» در معنی رهایی و عدم تعلق، محققان در گزارش یا تصحیح متون پیشین، وقتی به تعبیر «آزاد» یا گونههای دیگر آن نظیر «آزاده» و «آزادی» به صورت مطلق یا در ترکیباتی چون «سرو آزاد»، «سوسن آزاد» و «آزادمرد» برخوردهاند، از معنی اصلی واژه غفلت کردهاند. بررسی کتابخانهای کاربرد تعابیر آزاد، آزاده، آزادی و آزادگان در متون کهن نشان میدهد این واژه ها، غیر از معنی رهایی و عدم تعلق، به معانی دیگر نظیر بیعیب، یکرنگ، سفید، سالم و بینقص نیز بهکار رفته است؛ بنابراین، وصف آزاده و آزادگی برای ستایش مردم و نامورشدن ایرانیان به آزادگان، مبتنی بر همین مفاهیم بوده است. وصف آزادگی برای ستایش خوبی، چندان کاربرد داشت که آزادیکردن به جای ستودن و شکرکردن نیز بهکار میرفت.