در این مقاله، داستان کوتاه «طاووس های زرد» نوشته منیرو روانی پور از مجموعه داستانکنیزو براساس الگوی دیدگاه وجهی ـ روایی سیمپسون (1993) بررسی شده است. مسئله اساسی پژوهش این است که اولاً زاویه دید گزینشی چه احساسی را در مخاطبان به وجود می آورد و ثانیاً چگونه می توان احساس القاشده در متن را بدون تفسیرهای ذوقی اثبات کرد؛ بنابراین نوع راوی و نوع وجهیت غالب بر داستان و کارکرد آن واکاوی شده است. در این تحقیق، داده ها برمبنای مقوله ها و ابزارهای تحلیلی معرفی شده در نظریه سیمپسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. روش تحقیق از نوع توصیفی ـ تحلیلی است. بر این اساس، هدف پژوهش آن است که با به کارگیری الگوی زبان شناختی سیمپسون و کشف قواعدی، به روش علمی، تأثیرهای خاص بر مخاطب اثبات شود. راوی داستان مورد بررسی از نوع سوم شخص روایی منفی است که با استفاده از «کلمات بیگانگی»، دوری از ورود به احساسات و افکار شخصیت ها، تأکید بر ویژگی های فیزیکی خاص، بیان حدس های خودنمایانه و تکنیک بیگانه سازی شخصیت، داستانی وهمناک خلق کرده است.