انواع شعر در نظر ایرانیان دوره اسلامی بیشتر به حسب هیأت ظاهری آنها تقسیم می شد و می گفتند: «شعر در عرف جمهور کلام م.زون و مقفی است». (صفا 45:1357) با توجه به تعریف شعر در عرف ادبا، شعر را به مثنوی، قصیده، غزل، قطعه و غیره تقسیم می کنند.(صفا 46:1257) غزل و تغزل از حیث ظاهر مانند قصیده و از حیث شماره ابیات کوچکتر از آن است، معمولا به موضوعات غنایی اختصاص دارد خواه عاشقانه و خواه عارفانه.(صفا 47:1357). مولانا از غزل سرایان نامور قرن هفتم به شمار است و غزل های او بیشتر تحت تأثیر جذبه ها و احوال قلبی سروده شده و در آنها قصد تعلیم نبوده است.به همین سبب شور و وجد و حال و عواطف و احساسات در این غزل ها فوران دارد و از نظر بیان و زبان نیز، گوینده را مست و ناهشیار می نمایاند.(غلامرضایی 261:1377) اشعار مسجع طبق تعریف استاد همایی به اشعاری گفته می شود که دارای سجع میانی باشند.(همایی 43:1367) و طبق تعریف دکتذ شمیسا اوزانی است که قوافی میانی داشته باشند.(شمیسا 61:1369) مولانا جلاالدین بلخی که از غزل سرایان و مثنوی گویان این دوره است غزل های فراوانی به این شیوه فراهم آورده است که در این پژوهش به بررسی صوری و موسیقایی و معنایی این گونه از اشعار می پردازیم.