اعتبار شهادت زن در فقه اسلامی، از دیرباز تاکنون همواره عرصه ی مباحث متعددی در این حوزه بوده است. با این حال قدمت موضوع، مانع از تازگی پرداختن به انتقادات مطرح در این قلمرو و واکاوی نگرش های مختلف پیرامون این موضوع، با هدف نزدیک تر شدن به نظر شارع نخواهد بود. در این زمینه دو رویکرد قابل طرح است. نخست؛ رویکرد جنسیت محور که با استناد به برخی دلایل نقلی و عقلی، معتقد به تنصیف ارزش شهادت زن می باشد. در مقابل، رویکرد دوم، در بستری تاریخ مند، از طریق بازتفسیر مواضع اتخاذ شده در رویکرد سنتی و واکاوی دلایل استنادی آن، به تعدیل نگرش هایی می پردازد که می تواند منشأ سوءفهم های احتمالی شود و با توجه به اقتضائات زمانی و مکانی و نواندیشی های فقهی ـ حقوقی، امکان گذر از رویکرد سنتی را فراهم کرده و زمینه ساز اتخاذ رویکردی نو در زمینه موضوع شهادت زن می شود. رویکرد اخیر، با اعتباربخشی به شهادت زن آن را به عنوان موضوعی خرد در جریان پویایی فقه اسلامی می داند که خاصیت همگامی با تحولات زمانی و مکانی را در خود می بیند.