گردشگری خلاق که به عنوان نسل سوم گردشگری پس از گردشگری انبوه و گردشگری فرهنگی و در پاسخ به چالشها و اثرات منفی آنها ایجاد شده، از ابتدای معرفی در دهه 1990 تا به امروز شاهد تغییراتی در روند برنامهریزی و ماهیت بوده است. این نوع گردشگری به عنوان یک تئوری مطرح نیست، اما تئوریهای برنامه ریزی گردشگری متعددی در فرایند مطالعات، برنامه ریزی و مدیریت آن موثر بوده اند. با توجه به شکاف مطالعاتی موجود، هدف این پژوهش شناسایی تئوریهای برنامه ریزی تاثیرگذار در فرایند مطالعات، برنامه ریزی و مدیریت گردشگری خلاق می باشد. برمبنای این هدف، با بهره گیری از مدل پریسما، 117 مقاله منتشر شده در حوزه گردشگری خالق در پایگاه های داده وب اف ساینس و اسکوپوس برای مرور نظاممند (سیستماتیک) انتخاب شد. به منظور بررسی تعداد فراوانی تئوریهای دخیل در برنامه ریزی گردشگری خلاق، از تکنیک تحلیل محتوای کمی از نرم افزارمکس کیودا استفاده شد. براساس نتایج به دست آمده برخی تئوری های برنامه ریزی گردشگری از جمله ذینفعان، مشارکتی، پایداری، هم آفرینی و شبکه ای به عنوان تئوریهای بالقوه در حوزه گردشگری خلاق شناسایی و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. همچنین نتایج حاکی از آن است که رویکرد ذینفعان و مشارکتی، بیشترین تعداد فراوانی را در مطالعات مرتبط با گردشگری خالق داشته است.