1403/02/14
سالار کهزادی

سالار کهزادی

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 321564132
دانشکده: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
نشانی:
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
مدل بازاریابی هتلداری برای دوران پساکرونا با استفاده از تئوری داده بنیاد
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
صنعت هتلداری، بحران کرونا، بازاریابی هتلداری، حفظ مشتری
سال 1400
پژوهشگران اشکان گلشنی(دانشجو)، آرمان احمدی زاد(استاد راهنما)، رضا شافعی(استاد راهنما)، سالار کهزادی(استاد مشاور)

چکیده

صنعت هتلداری بهعنوان یکی از مهمترین بخش های درآمدی در صنعت گردشگری مطرح است. از گذشته تا به امروز صنعت گردشگری با بحران های مختلفی مواجه بوده است. در شرایط به وجود آمده ناشی از بحران ویروس کرونا نه تنها دولت ها و بخش درمان، بلکه سازمان ها در تمام بخش ها به خصوص بخش های خدماتی، از جمله صنعت گردشگری و هتلداری نیز تحت تأثیر قرار گرفته اند. در کنار مدیریت بیماری، مدیریت تأثیر کرونا بر اقتصاد کسب و کارها نیز از اهمیت زیادی برخوردار است، لذا هتل ها باید استراتژی جدیدی برای راه اندازی مجدد در زمان پساکرونا درنظر بگیرند. به عبارت بهتر کسب وکارهای این حوزه نیاز به نوآوری و روش ها و استراتژی های خلاق بازاریابی و خدمت دهی برای پاسخگویی بهتر به نیازهای در حال تغییر و متنوع مشتریان می باشند. لذا مطالعه حاضر با استفاده از روش نظریه داده بنیاد بهدنبال طراحی مدل بازاریابی هتلداری در دوران پساکرونا است. پژوهش حاضر بنیادی- کاربردی است و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها نیز در زمره پژوهش های غیرآزمایشی قرار می گیرد. به منظور تدوین مدل از روش تحقیق کیفی و به طور خاص در ساخت نظریه از روش داده بنیاد چندگانه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل خبرگان صنعت گردشگری و هتلداری هستند که 12 نفر از آنان به روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شده است. داده های مصاحبه با استفاده از نرم افزار MAXQDA مورد تحلیل قرارگرفته است. قابلیت اعتماد و اعتبار یافته ها با تکیه بر تکنیک لینکلن و گوبا است. پدیده محوری پژوهش نگهداری و جذب مشتریان است. نتایج حاکی از آن است که شرایط علی این پژوهش شامل هوشمندسازی هتل، اجزاء محصول، نیروی انسانی، مشتری مداری، عوامل بهداشتی، هزینه خدمات، و حمایت اقتصادی و سیاسی دولت هستند. بر اساس تحلیل های صورت گرفته موانع اقتصادی، فنی و قانونی، انسانی، بهداشتی، و اجتماعی و فرهنگی بر راهبردهای نگهداری و جذب مشتریان تأثیر می گذارند و به عنوان عوامل مداخله گر شناخته شده است. به استناد نتایج و یافته های پژوهش با بهره گیری از مجموعه ای از راهبردها در حوزه های قیمتگذاری، تبلیغات و پروموشن، و محصول و خدمت، نگهداری و جذب مشتریان در دوران پساکرونا دور از انتظار نخواهد بود.