چکیده کشور ایران از قابلیتهای فراوان تاریخی، فرهنگی و طبیعی در عرصهی گردشگری برخوردار است. ژئوتوریسم میتواند با شناخت و ارزیابی پتانسیل این مکانهای گردشگری در جهت رشد اقتصادی صنعت توریسم گام برداشته و با ارائه راهکارهای مدیریتی در حفظ آنها نقشی مهم ایفا کند. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی توانمندیهای ژئوتوریستی غار کرفتو به روش رینارد و نقش عوامل مؤثر در توسعه کارستزایی در حوضه آبریز کرفتو با مدل منطق فازی میباشد. جهت انجام بررسیهای جامع در مسیر پژوهش حاضر در دو زمینه ژئومورفولوژی و گردشگری از روشهای زیر استفاده شده است: 1- مطالعات اسنادی: گردآوری منابع اسنادی شامل: نقشهها، کتابها و مقالاتی که به موضوع پژوهش مربوط میشوند. 2- بررسیهای میدانی: جهت مشاهده مکان ژئومورفولوژیک موجود در منطقه مورد مطالعه و شناسایی پتانسیل آن در جذب توریستها بازدیدهای میدانی صورت گرفته است. 3- تهیه و ترسیم نقشههای موضوعی. 4- پردازش و تجزیه و تحلیل دادهها: جهت انجام ارزیابی ژئوتوریستی در واحد مطالعاتی موردنظر با استفاده از دادههای گردآوری شده، ابتدا کارت شناسایی آن تهیه گردید و با استفاده از روش رینارد ارزیابیهای ژئوتوریستی مکان موردنظر بهعمل آمد. براساس نتایج به دست آمده از مدل رینارد، غار کرفتو به لحاظ وضعیت اکولوژیکی، زیبایی و همچنین از نظر اهمیت این مکان ژئوتوریسم برای پالئوکلیمای منطقه و منحصر به فرد بودن آن در بعد منطقهای و حتی در کشور میتواند تبدیل به یک قطب ژئوتوریستی در شمال غرب کشور و مکانی برای آموزش دانشآموزان و حتی دانشجویان و محققین تلقی گردد. از طرفی، قابلیت دسترسی و نزدیکی به شهر و روستاهای اطراف امتیاز خاصی به آن بخشیده است. غار کرفتو از نظر نحوه مدیریت کمترین امتیاز را دارد که به تبع از آن نمیتواند تولیدات اقتصادی معقولی برای منطقه داشته باشد و منافع حاصل از صنعت توریسم و جذب سرمایه در آن بسیار ناچیز میباشد. همچنین به لحاظ وضعیت امنیتی زیرساختهای لازم را نداشته و همین باعث عدم رفاه حال بازدیدکنندگان بویژه هنگام عبور از پلههای مختلف داخل طبقات غار گردیده است، بنابراین لازم است مسئولین در حفظ و ارتقای وضعیت اکولوژیکی و ساختاری اینچنین مکانهای منحصر به فردی برنامهریزی و مسئولیتپذیری بیشتری داشته باشند در غیر اینصورت نه تنها این ژئوسایتها حفظ نخواهند شد بلکه بستر تخریب آنها نیز فراهم میگردد. با توجه به نتایج حاصل از اجرای مدل منطق فازی، میتوان گفت که 14/21 کیلومترمربع برابر با 53/15 درصد از منطقه مورد مطالعه در طبقه کارست با توسعه زیاد قرار گرفتهاند. این طبقه بر بخشی از جنوب و غرب منطقه منطبق بوده و جزء پر ارتفاعترین نقاط است (در طبقات بالای 2103 متر ارتفاع قرار گرفتهاند). به لحاظ پارامتر بارش نیز جزء نقاط با بارندگی زیاد در منطقه بوده و قسمت اعظمی از آن در طبقه با میزان بارش بیشتر از 8/414 میلیمتر قرار گرفته است. این درحالی است که این طبقه به لحاظ پارامتر نوع لیتولوژی در منطقه مورد مطالعه، کاملا بر محدوده سنگ آهک سفید تا زرد در جنوب و سنگ آهک فوسولینید خاکستری تا سیاه در غرب منطبق است و گویای تأثیر بسیار زیاد پارامتر نوع سازند بر توسعه و تکامل کارست در این منطقه میباشد. سایر پارامترهای مورد مطالعه مانند شیب و فاصله از گسل نیز در توسعه و تکامل کارست نقش مؤثری داشته اند. با توجه به تحلیل و بررسی نتایج به دست آمده، میتوان نتیجه گرفت که پارامترهای سنگشناسی، شیب، فاصله از رودخانه، ارتفاع و میزان بارش باران به ترتیب جزء مهمترین عوامل در توسعه کارست در منطقه مورد مطالعه میباشند که به مرور زمان جدای از نقش عوامل مصنوعی یا دست کند در توسعه و تکامل غارکرفتو مؤثر بودهاند.