1403/02/17
سعید خانی

سعید خانی

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 321321
دانشکده: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
نشانی: سنندج- بلوار پاسداران-دانشگاه کردستان- دانشکده علوم انسانی و اجتماعی -گروه جامعه شناسی- کد پستی 6617715175
تلفن: 08733664600-8 (2397)

مشخصات پژوهش

عنوان
بررسی ارتباط بین تعارض کار-خانواده و نگرش های ازدواج و باروری (مطالعه موردی زنان شاغل در شهر سنندج)
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
تعارض کار-خانواده، زنان ازدواج نکرده و دارای همسر، نگرش به سن ازدواج، نگرش به باروری
سال 1401
پژوهشگران اسرین بهزادی نیا(دانشجو)، سعید خانی(استاد راهنما)، حسین دانش مهر(استاد مشاور)

چکیده

یکی از اساسی ترین تغییرات جمعیت شناختی در طول سه دهه گذشته در ایران کاهش چشم گیر فرزندآوری و تحولات ازدواج بوده است. پژوهش حاضر ارتباط بین تعارض کار-خانواده و نگرش های ازدواج و باروری زنان شاغل را مورد بررسی قرار داده است. چارچوب نظری و مدل تحلیلی پژوهش از نظریه های موجود در خصوص تعارض نقش و نظریه های نابرابری جنسیتی، حمایت اجتماعی و منابع اقتصادی زنان اقتباس و فرضیه ها تدوین گردید. پژوهش حاضر، از سنخ مطالعات کمّی و از نوع همبستگی است و بر حسب روش گردآوری اطلاعات، یک بررسی پیمایشی است که در سال 1400 در شهر سنندج انجام گرفت. جامعه آماری شامل زنان ازدواج نکرده و دارای همسر 15 تا 49 سال است که 338 نفر از آنان با روش های نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و نمونه گیری تصادفی ساده برای پاسخ به پرسشنامه محقق ساخته و به شکل خوداظهاری انتخاب شدند. نتایج پژوهش در سطح روابط دو متغیره، مؤید صدق برخی از فرضیه ها بوده است؛ از طرفی، زنان ازدواج نکرده ای که تعارض کار-خانواده بالاتری را تجربه کرده اند، سن بالاتری را برای ازدواج مناسب دانسته اند، یعنی بین میزان تعارض کار-خانواده و نگرش آنان به حداقل سن مناسب ازدواج رابطه مستقیم وجود داشت. از طرف دیگر، تجربه بالاتر تعارض کار-خانواده در بین زنان دارای همسر با نگرش به تعداد فرزند کمتر همراه بوده است که گویای ارتباط معکوس این دو متغیر است. علاوه بر این، هم در زنان ازدواج نکرده و هم دارای همسر، رابطه بین حمایت اجتماعی در خانواده و تعارض کار-خانواده معکوس، و در زنان دارای همسر رابطه بین تقاضاها و انتظارات نقشی خانواده و برابری جنسیتی با تعارض کار-خانواده ارتباط از نوع معکوس و معنادار بوده است. تحلیل چند متغیره داده ها در دو مدل جداگانه برای زنان ازدواج نکرده و دارای همسر نشان داد که در زنان مجرد، 23/5 درصد از تغییرات نگرش به سن مناسب ازدواج دختران توسط دو متغیر وضعیت استخدام در جهت منفی و تعارض کار-خانواده در جهت مثبت توضیح داده می شود. در زنان دارای همسر نیز، دو متغیر تعارض کار-خانواده در جهت منفی و سن در جهت مثبت 5/42 درصد از تغییرات نگرش به تعداد فرزند آیده آل را توضیح داده اند. به طور خلاصه، نتایج این پژوهش قرار گرفتن زنان در موقعیت های شغلی ایمن و با ثبات و نیز رفع تعارض های بین کار و خانواده با در پیش گرفتن سیاست های حمایت از خانواده را برای تحقق ایده آل های ازدواج دختران و ایده آل های فرزندآوری زنان برجسته می کند.