رمان «اللص و الکلاب» اثر نجیب محفوظ از جمله آثار داستانی مشهور دوره معاصر زبان عربی است. محفوظ این رمان را در سال 1961 و در مرجله سوم از مراحل رمان نویسی و دوره پختگی و تکامل خود در زمینه داستان نویسی نوشته است و این داستان از آثار فلسفی و رمزی اوست. این کتاب چند بار به زیان فاسی ترجمه شده است و در سینمای ایران نیز از آن استفاده شده است. ترجمه و نقد خانم محبوبه بادرستانی است که در سال 1394 چاپ هفتم آن با عنوان نقد و ترجمه رمان اللص و الکلاب به بازار آمده است موضوع بحث بنده است. این ترجمه و نقد با وجود اینکه در ابعادی دارای محاسنی دارد اما در نقد و بویژه در ترجمه از نظر محتوایی، ویرایش و نگارش و نیز انتخاب واژگان و معادل یابی اصطلاحات اشکالاتی دارد. با توجه به جایگاه نویسنده و اهمیت رمان و نیز با توجه به این که ترجمه مورد نظر چندین بار تجدید چاپ شده است انتظار می رفت مترجم محترم چاپ اخیر را با ویرایش چدید در اختیار علافمندان قرار می داد.