1403/02/16
شرافت کریمی

شرافت کریمی

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 2318456
دانشکده: دانشکده زبان و ادبیات
نشانی: سنندج؛ خیابان پاسدارن؛ دانشگاه کردستان؛ دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی
تلفن: 087-33664600-8

مشخصات پژوهش

عنوان
بررسی تطبیقی رویکرد سوررئالیستی ادونیس با دیدگاه فرمالیستی شفیعی کدکنی درباره عرفان اسلامی
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
سوررئالیست، فرمالیست، عرفان، ادونیس، شفیعی کدکنی
سال 1400
پژوهشگران مریم ساعدی(دانشجو)، شرافت کریمی(استاد راهنما)

چکیده

عرفان اسالمی پس از شکل گیری و در مراحل پیشرفت خود آثار فرآوانی را به وجود آوردهاند که شامل متون نثری و شعری میباشد. از دیرباز پژوهشگران این آثار را از زوایای مختلفی بررسی کردهاند که یکی از آنها بررسی سبکشناختی و میزان ادبی بودن این آثار است. در زمان معاصر و پس از شکلگیری مکاتب جدید، بررسی آثار عرفانی ادامه یافت. در این میان میتوان به دو ناقد برجسته در زبان و ادبیات عربی و فارسی، ادونیس و شفیعی کدکنی اشاره کرد که ادونیس عرفان را از منظر مکتب سوررئالیست و شفیعی کدکنی از منظر مکتب فرمالیست بررسی کرده و تالش نمودهاند بر اساس این دو مکتب میزان ادبی بودن این آثار را نشان دهند. در این پژوهش با هدف دست یابی به علل و ریشههای اختالف میان ادونیس و شفیعی کدکنی در تحلیل آثار عرفانی و ارزیابی نقاط تشابه و تفاوت رویکرد آنها سعی شده است بر اساس اصول ادبیات تطبیقی مکتب آمریکایی و به روش توصیفی و تحلیل محتوا، به بررسی تطبیقی نظریات آنها دربارهی ویژگیها و سبکشناسی آثار عرفانی پرداخته شود. از مهمترین نتایج پژوهش آن است که تشابه اصلی میان این دو ناقد در این است که هر دو عرفان را یک مکتب ادبی و آثار عرفانی را آثاری هنری و ادبی میدانند. دلیل تفاوت نظر ادونیس و شفیعی کدکنی توجه هر کدام به جنبههای مختلفی از آثار عرفانی است؛ ادونیس بیشتر بر تحلیل محتوا و تحلیل تجربه عرفانی و کسب معرفت حاصل از آن تأکید دارد که درونمایه آثار عرفانی را تشکیل میدهد. او روش دستیابی به این معرفت را شبیه به ابزار مورد استفاده سوررئالیستها میداند، در حالی- که شفیعی کدکنی آثار عرفانی را جدای از تجربیات عرفانی در نظر میگیرد و معتقد است آنچه قابل بررسی میباشد، تنها متن و ویژگیهای زبانی و فرمی آن است.