مقوله ی زمان در پژوهش های روایت شناختی، از جمله سازه های ساختاری روایت است که به رابطه ی زمانی متوالی یا غیر متوالی رویدادها با معنا اشاره دارد. نوع ساخت زمانی به کار رفته در یک اثر روایی گاهی با درهم شدن و شکست نظم زمانی باعث ایجاد طرحی پیچیده و محکم در کلیت ساخت روایی و حوادث داستان می شود . مؤلفه ی زمان پریشی در داستان با ایجاد اختلاف میان زمان روایت و زمان داستان، انواع گذشته نگرها و یا روایت های مقدم را در زمان متن روایی به وجود می آورد که حس تعلیق و انتظار در مخاطب برای دنبال کردن روایت ایجاد می کند. این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی و با روش گردآوری داده های برگرفته از متن قرآن کریم به صورت اسنادی به بررسی ویژگی های ساختار زمان در داستان حضرت یوسف (ع) می پردازد. نظم زمانی یا زمان پریشی در این داستان وجود دارد و داستان بسیار مرتبط با معناست. شکست زمان، نظم و ترتیب روایت داستان، طول مدت حوادث آن، تغییر زمان تقویمی، حوادث تکرار شونده یا غیر مکرر در داستان وجود دارد و ویژگی های متمایزی به عنصر زمان در ساخت روایی داده است.