پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل علی انگیزهی فرزندآوری بر اساس ویژگیهای شخصیتی و نگرانی آسیبشناختی با در نظر گرفتن نقش میانجی بهزیستی روانشناختی انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعهی آماری این پژوهش را تمامی زنان متأهل 18 تا 45 سال شهر همدان در نیمسال اول 1402 که حداقل 3 سال از شروع زندگی مشترک آنها میگذشت، تشکیل دادند. نمونهی پژوهش با وجود دانستن احتمال افت شرکتکنندگان و بابت افزایش اعتبار بیرونی 550 نفر در نظر گرفته شد که به صورت نمونهگیری هدفمند از بین جامعهی آماری گزینش شدند. نمونهی نهایی پژوهش شامل 400 زن متأهل شهر همدان بود. در این پژوهش از مقیاس های انگیزهی فرزندآوری میلر (CBQ)، ویژگیهای شخصیتی فرم کوتاه (NEO-FFI)، نگرانی آسیبشناختی پنسیلوانیا (PSWQ) و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف استفاده شد. سپس بعد از گردآوری پرسشنامهها با بهرهگیری از مدلیابی معادلات ساختاری از طریق نرم افزارهای SPSS 26 و Lisrel 8.8 تجزیه و تحلیل بر روی دادهها صورت گرفت. یافتهها نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار است. برطبق نتایجی که حاصل شد، پنج ویژگی شخصیتی، با انگیزه مثبت و منفی فرزندآوری رابطهی معنی داری دارا میباشند، به جز وظیفه شناسی که اثر آن بر انگیزه منفی فرزندآوری معنادار نبود. متغیرهای نگرانی آسیبشناختی و بهزیستی روانشناختی نیز بر انگیزهی فرزندآوری اثر مستقیم داشتند. روانرنجوری، برونگرایی و وظیفهشناسی و نگرانی آسیبشناختی با میانجیگری بهزیستی روانشناختی با انگیزهی فرزندآوری رابطهی معنیداری داشتند. (01/0>P). اما گشودگی به تجربه و توافق پذیری با میانجیگری بهزیستی روانشناختی بر انگیزه فرزندآوری اثر معناداری نداشتند. بر همین اساس پیشنهاد میشود که در جهت افزایش انگیزهی فرزندآوری افراد در جامعه تلاشهایی در جهت افزایش بهزیستی روانشناختی افراد و کاهش نگرانی و بهبود نگرانی آسیبشناختی صورت پذیرد و همینطور به ویژگیهای شخصیتی افراد نیز توجه شود. متخصصین و مشاوران مربوطه میتوانند با دادن راهکارهای مناسب و آگاهی، تأثیر مثبتی بر انگیزههای فرزندآوری زوجین داشته باشند و کمک کنند تا افراد جامعه، شناختی کافی در ارتباط با عوامل تأثیرگذار روانشناختی بر روند فرزندآوریشان داشته باشند.