براساس ساختار کلی جوامع اجتماعی ایران کهن ، جامعه شناسی طبقات مختلف در این ساختار به شیوه های مختلفی تبیین گردیده که نمونه زیبای آن در مرصاد العباد - به عنوان اثری عرفانی اجتماعی در باب پنجم - به خوبی نمایان است . این ساختار که برگرفته از اندیشه ها و عقاید مؤلف در باب پنجم کتاب است به دو روش مطرح گردیده که جنبه نخست آن بر پیه هدایت تشریعی طبقات اجتماعی بی هیچ انحصار یا استثناء خاصی بوده است . در جنبه دوم آن طبقات مختلف جامعه بر اساس واقعیتهای اجتماعی مطابق با قرون ششم و هفتم - مقارن حیات مؤلف - به طبقات کلی فرادست - فرودست و متوسط تقسیم شده اند و خویها و خصلتهای آنان با توجه به آگهی طبقاتی ایشان مطرح شده است به گونه ای که اطلاعات مفید و معتبری از وضعیت اجتماعی و تاریخی آن دوران به دست داده است .