سعدالدّین بن شمس الدّین بن محمّد نزاری قهستانی، از شعرای نیمه دوّم سده هفتم و آغاز قرن هشتم است. خانوادۀ نزاری از اسماعیلیانی بودند که از تهاجم مغول جانبهدربردند. در دورهای که او میزیست، حکومت الموتیان بهوسیلۀ مغولان ازبینرفتهبود و اسماعیلیّه بهخاطر عقایدشان در سختی و تنگنا بهسرمیبردند و تحتِ تعقیب و آزار قرارمیگرفتند. نزاری شاعر و کارگزار درباری دو حکومت دستنشانده مغول، یعنی آل کُرت و مهربانی بود. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که نزاری الفاظ و مصطلحات صوفیه را بهشیوهای نمادین و با ظاهر صوفیانه و بهمنظور نشر افکار اسماعیلی بهکارگرفتهاست یا آنکه عمیقاً تحتِتأثیر افکار صوفیه قرارگرفته و شاعری صوفی محسوبمیشود؟ حاصل تحقیق نشانمیدهد نزاری بهصورتِ تقیّه، برای حفظ جان خویش در زیر پوشش تصوف میزیست و برای آنکه مجال سخن و نشر عقیده داشتهباشد به اصطلاحات عرفانی رویآورد، عرفان در آن روزگار، اندیشه رایج و مقبول بود. مراقبت دائمی نزاری در پنهانداشتن هویّت اسماعیلی خویش از حامیانش که ضدِاسماعیلی بودند، ناگزیر بهگونهای در آثارش انعکاسیافتهاست؛ بدین ترتیب که شاعر عقاید اسماعیلی خویش را به شیوهای نمادین و یا تلویحی و به ظاهر با مفاهیم صوفیانه بیانکردهاست. مقهور و متهمشدن نزاری در پایان کار نیز بیش از آنکه براثرِ حمایت از افراد اسماعیلی باشد به نوعی انعکاس اندیشههای اسماعیلی در اشعار اوست. خطوط فکری شاعر و تطابق آن با منابع اندیشه اسماعیلی آن دوره، همچنین نمایاندن هنر نزاری برای نشر پوشیده و بادوام عقیده، وجوه اشتراک و افتراق اندیشه او را با افکار صوفیانه نشانمیدهد.