1403/09/01
محمد رحمان رحیمی

محمد رحمان رحیمی

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید: 0000-0002-4302-1472
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 35103291100
دانشکده: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
نشانی: گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران
تلفن: 2259

مشخصات پژوهش

عنوان
نقش پلیمورفیسم ژن CYP1A2 بر اثرات ارگوژنیک کافئین در آزمون وینگیت در ورزشکاران
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
کافئین، پلی مورفیسم، ژن CYP1A2، هموزیگوت AA، آلل.C
سال 1397
پژوهشگران شهین مینایی(دانشجو)، محمد رحمان رحیمی(استاد راهنما)، هیمن محمدی(استاد مشاور)

چکیده

چکیده مقدمه: اگرچه نتایج پژوهش های انجام شده در راستای بررسی اثرات مصرف مکمل کافئین بر عملکرد، حاکی از تاثیر مثبت آن بر عملکرد هوازی می باشد، اما در زمینه تاثیر آن بر عملکرد بی هوازی پژوهش های اندکی صورت گرفته و نتایج متناقضی وجود دارد. برخی پژوهشگران بر این باورند که یکی از دلایل احتمالی وجود این نتایج متناقض نادیده گرفتن نقش پلی مورفیسم ژن CYP1A2 می باشد. لذا در پژوهش حاضر نقش پلی مورفیسم ژن CYP1A2 بر اثرات ارگوژنیک کافئین طی آزمون بی هوازی وینگیت در مردان تمرین کرده مقاومتی مورد بررسی قرار گرفت. روش شناسی: پژوهش حاضر، بصورت تصادفی دوسو کور، کنترل شده با دارونما و متقاطع، و بر روی 16 مرد تمرین کرده مقاومتی (6 نفر هموزیگوت AA و 10 نفر آلل C) با میانگین سنی 73/3±93/21 سال، قد 28/5±87/179سانتیمتر و وزن 55/9±92/ 72 کیلوگرم صورت گرفت. افراد طی دو جلسه پس از مصرف مکمل کافئین و یا دارونما در آزمون بی هوازی وینگیت شرکت نمودند. آزمودنی ها سه روز پس از اندازه گیریهای اولیه و دموگرافیک مراجعه نموده، و یک ساعت قبل از اجرای آزمون وینگیت، بصورت تصادفی یک کپسول ژله ی حاوی 6 میلی-گرم کافئین (و یا مالتودکسترین) را، به ازای هر کیلوگرم وزن بدن مصرف نمودند، و سپس قبل از اجرای آزمون 10 دقیقه گرم کردن را انجام داده و در ادامه با حداکثر توان آزمون وینگیت را اجرا نمودند. ورزشکاران پس از گذشت یک هفته و مشابه شرایط جلسه اول، در جلسه ی دوم آزمون وینگیت شرکت کردند، با این تفاوت که جای گروه دارونما و کافئین عوض شد. برای استخراج نمونه های DNA، PCR و الکتروفورز از ورزشکاران مقداری خون گرفته و بلافاصله در لوله های ماده ضد انعقاد (EDTA) ریخته شد. استخراج DNA ژنومی با استفاده از کیت استخراج DNA و بر اساس پروتکل کیت انجام شد. پس از جمع آوری داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر، تجزیه و تحلیل داده ها صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که تاثیر شرایط (مصرف کافئین یا دارونما)، تاثیر ژنوتیپ (هموزیگوت AA و آلل C) و تاثیر تعامل شرایط-ژنوتیپ بر هیچ کدام از پنج متغییر آزمون بی هوازی وینگیت (اوج توان، متوسط توان و حداقل توان، شاخص خستگی و ظرفیت بی هوازی) معنی داری نمی باشد، و تنها اثر تعامل شرایط-ژنوتیپ بر شاخص اوج توان بی هوازی معنی دار (04/0p=) است. به عبارتی مصرف مکمل کافئین باعث افزایش حدود 6% ، شاخص اوج توان در افراد دارای هموزیگوت AA ، و کاهش حدود7% شاخص اوج توان در افراد دارای آلل C ، حین آزمون بی هوازی وینگیت می شود. به طورکلی عملکرد افراد در حالت مصرف کافئین نسبت به دارونما، در تمامی متغیرها در ژنوتیپ AA افزایش یافت به جز در متوسط توان که تقریباً برابر بود، اما در افراد دارای آلل C تقریباً نتایج برعکس بود و عملکرد افراد یا نزدیک به هم و یا در حالت مصرف کافئین کمتر بود، اگرچه این تفاوت موجود در ژنوتیپ ها (هموزیگوت AA و آلل C). از لحاظ آماری معنی دار نبود. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش حاضر می توان بیان نمود که ژنوتیپ (هموزیگوت AA و آلل C) در تاثیر کافئین بر متغییرهای بی هوازی آزمون وینگیت نقش معنی داری ندارد. به عبارتی در مردان تمرین کرده مقاومتی، مصرف 6 میلی گرم کافئین به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن نمی تواند تأثیر معنی داری بر نقش پلی مورفیسم ژن CYP1A2 در شاخصهای عملکرد بی هوازی (اوج توان، متوسط توان و حداقل توان، شاخص خستگی و ظرفیت بی هوازی) داشته باشد. البته به دلیل اندک مطالعات موجود و همچنین کم بودن تعداد نمونه ها، نتیجه گیری بااحتیاط و بیان قطعی، به یافته های تحقیقات آتی وابسته است.