چکیده: قسمت اول- الگوریتم ژنتیک (GA) به صورتی افزاینده ای، به منظور انتخاب طول موج ها، برای بهبود توانایی پیش بینی کالیبراسیون چند متغیره حداقل مربعات جزئی (PLS) با استفاده از روش های اسپکتروفتومتری مورد استفاده قرار می گیرد. یک روش اسپکتروفتومتری برای اندازه گیری همزمان Fe(III)، Al(III) با استفاده از کارمینیک اسید(7-آلفا-D- گلیکوپیرانوزیل 9،10 -دی هیدرو-3،5،6،8–تتراهیدروکسی-1-متیل-9،10-دی اکسو-2-آنتراسن کربوکسیلیک اسید) به عنوان عامل کی لیت دهنده، در محیط مایسلی CTAB مورد استفاده قرار گرفت. پارامترهای کنترل کننده رفتار سیستم مورد بررسی قرار گرفت و شرایط بهینه انتخاب شد. محدوده دینامیک خطی هر یک از یون های فلزی آنالیت مشخص گردید. حد تشخیص بدست آمده برای Fe(III) و Al(III) به ترتیب، ngml-10/28 و 0/25 بود. آنالیز فاکتوری پیش رونده (EFA) و آنالیز فاکتوری کاهش مرتبه (RAFA) برای آنالیز داده های اسپکتروفتومتری تعادلی دو بعدی برای تعیین ثابت های پایداری کمپلکس ها بکار گرفته شد. تعداد گونه ها، بوسیله آنالیز فاکتوری داده های جذبی تعیین شد. اندازه گیری همزمان مخلوط های آهن و آلومینیوم با استفاده از روش های اسپکتروفتومتری، به علت تداخل های طیفی مشکل است. توانایی پیش بینی رگرسیون حداقل مربعات جزئی (PLS) و الگوریتم ژنتیک- حداقل مربعات جزئی (GA-PLS)، برای اندازه گیری همزمان مخلوط های دو تایی Fe(III) و Al(III) به ترتیب در محدوده ngml-1 230-50 و ngml-1 220-40 مورد ارزیابی قرار گرفت. داده های جذبی، بین nm 800-200، در محیط مایسلی ثبت شد. بکارگیری این روش برای اندازه گیری همزمان این یون های فلزی، در نوزده نمونه سنتزی، با خطای استاندارد نسبی کمتر از %5 اعتبار روش پیشنهادی را مورد تائید قرار داد. کلمات کلیدی: اسپکتروفتومتری، حداقل مربعات جزئی، الگوریتم ژنتیک، آنالیز فاکتوری کاهش مرتبه، مایسل ها، آهن، آلومینیوم و کارمینیک اسید. قسمت دوم - الگوریتم ژنتیک (GA) به صورتی افزاینده ای، به منظور انتخاب طول موج ها، برای بهبود توانایی پیش بینی کالیبراسیون چند متغیره حداقل مربعات جزئی (PLS) با استفاده از روش های اسپکتروفتومتری مورد استفاده قرار می گیرد. یک روش اسپکتروفتومتری برای اندازه گیری همزمان Be(II)، Al(III) با استفاده از کارمینیک اسید(7-آلفا-D- گلیکوپیرانوزیل 9،10 - دی هیدرو-3،5،6،8–تتراهیدر