تأثیر شرکت ها بر جامعه به یکی از دغدغه های مهم جهانی تبدیل شده و شرکتها با افزایش فشار از طرف ذینفعان خود جهت برخورداری از اهداف پایدار و نگرش وسیعتر و فراتر از توجه صرف به سهامداران، و انجام فعالیت های اجتماعی و محیطی روبه رو هستند. شرکتها از طریق مدیریت صحیح موجودی کالا و داراییها به تعهدات اجتماعی خود در قبال جامعه عمل میکنند. مدیریت صحیح موجودی و داراییها با تعهد به شیوههای پایدار و مسئولانه، نه تنها برای محیط زیست و جامعه مفید است، بلکه میتواند به طور قابل توجهی به کاهش میزان مدیریت سود و ارتقای کیفیت گزارشگری مالی کمک کند. هدف از انجام این پژوهش تأثیر موجودی کالا و مدیریت سود با تأکید بر نقش اهرم مالی می باشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیههای تحقیق نشان داد موجودی کالای اول دوره بر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی تأثیر منفی و معنیداری دارد؛ تغییر خالص در موجودی کالا بر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی تأثیر مثبت و معنیداری دارد؛ موجودی کالای اول دوره و پایان دوره بر مدیریت سود واقعی تأثیر مثبت و معنیداری دارد؛ تغییر خالص در موجودی کالا بر مدیریت سود واقعی تأثیر منفی و معنیداری دارد. نتایج همچنین نشان داد تغییر خالص در موجودی کالا بر مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی تأثیرگذار نیست لذا میتوان طبق فرضیه اول ودوم چنین نتیجه گرفت، موجودی کالای اول دوره ، تغییر خالص در موجودی کالا در ارتباط با مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی یک اطلاع مربوط تلقی شدند و در افزایش یا کاهش آن تأثیرگذار میباشند.اما موجودی کالای پایان در ارتباط با مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی یک اطلاع مربوط تلقی نشده و در افزایش یا کاهش آن تأثیر گذار نمی باشد.ونتایج فرضیه دوم ، موجودی کالای اول دوره پایان دوره و تغییر خالص در موجودی کالا در ارتباط با مدیریت سود واقعی یک اطلاع مربوط تلقی شده و در افزایش یا کاهش آن تأثیرگذار میباشد. و اهرم مالی بر رابطه بین موجودی کالا (اول دوره، پایان دوره و تغییر خالص در موجودی کالا) مدیریت سود واقعی و مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی تأثیر معنیداری ندارد. و طبق فرضیه سوم وچهارم چنین نتیجه گرفت که اهر مالی بر رابطه بین موجودی کالای اول دوره، موجودی کالای پایان دوره و تغییر در خالص موجودی کالا بر مدیریت سود واقعی و مدیریت سود سود مبتنی بر اقلام تعهدی تأثیرگذار نیست.