رابطه میان اقتصاد و دموکراسی همواره یکی از بحث برانگیزترین مسـائل رشـته هـای مختلـف علـوم انسـانی بوده است. در بیشتر مطالعات دموکراسی به عنوان یک متغیر تأثیرگذار بر متغیرهای اقتصـادی در مـدل هـای اقتصادسنجی وارد شده است و کمتر به تأثیرپذیری دموکراسی از متغیرهای اقتصادی پرداخته شده است. بر اساس ادبیات اقتصادی از مهمترین متغیرهای اقتصادی موثر بر دموکراسی تجارت و رشد اقتصـادی هسـتند . از این رو، در این پژوهش به بررسی اثر تجارت بر سرریز سطح دموکراسـی در کشـورهای در حـال توسـعه با رویکرد اقتصادسنجی فضایی و در نظر گرفتن وابستگی فضایی جغرافیایی آنها به صورت مقطعی در سال 2014 پرداخته شده است. نتایج پـژوهش نشـان مـی دهـد کـه تجـارت خـارجی اثـر مثبـت و معنـ یداری بـر دموکراسی داشته، ولی رشد اقتصادی اثر معنیداری بر دموکراسـی نداشـته اسـت . همچنـین، اثـر مجـاورت فضایی بر بهبود سطح دموکراسی در کشورهای مورد مطالعه تأیید شده است. به طـور کلـی نتـایج پـژوه ش اثرات فضایی تجارت و مجاورت جغرافیایی بر بهبود سطح دموکراسی را تأیید میکند.