کرهنویسی عرفا ذیل سنت طبقهنویسـی مسـلمانان و بـه مثابـه شـکلی از تاریخنگـاری اسلامی-ایرانی شکل گرفته است. از میان تذکرههای عرفا، تـذکرهالاولیـای عطـار بجـای گزارش مستقیم و تاکید بر نسب، تولد و وفات، شاگردان و استادان سوژهها، سبک زندگی یا وجوه ریاضت آنها را به قصد برساخت«هویت-طبقه» آنان بازنمـایی مـیکنـد. در ایـن نوشتار سبک بازنمایی طبقات عرفا در تذکرهالاولیاء پس از برابرخوانی ریاضـت بـه مثابـه سلیقه و مصرف با تکیه بر آرای متفکران مطالعـات فرهنگـی و جامعـهشناسـی سـلیقه و مصرف دلالتیابی و تفسیر شده است. نتیجه نشان میدهد که انواع ریاضت یـا سـلیقه و مصرف عرفا در تذکرهالاولیاء در قالب پنج عنصـرِ پوشـاک، تغذیـه، عبـادات و مناسـک، سخنگفتن و حرکات بدن و در نهایت تعلقات و داراییهای سوژههای عارف به برساخت و تمایز دو کلان طبقه «عارف-زاهد» و «عارف-عاشق» انجامیده است. طبقه عارف-زاهـد با گرایش به وجه سلبی انواع ریاضت یا اصل امتناع به شکل نشاندار به قطعیت معنا بـاور داشته است. پوشاک خشن، فرسوده یا عریانی، غذاهای سـاده و کـم، گیـاهخـواری و یـا نخوردن، عبادات و مناسک فروکاهنده مستمر یا یکباره، سخنگفتن تردیدآمیز، خوفنـاکی همراه با احساس گناه و بدن منقبض، زن و فرزندگریزی، داراییهـای نـاچیز شـاهد ایـن ادعاست. در مقابل طبقه عارف-عاشق اگرچه در برخی از موارد مثل پوشاک یا تغذیـه بـه سویه سلبی ریاضت توجه کرده است اما ریاضت آنان عمدتاً به شکل ایجـابی، گشـوده و سیال سامان یافته است. گریز از الزام خرقهپوشی، تنوعطلبـی در تغذیـه، شـوریدگیهـای خلسهوارِ بدنفزا، گستاخیهای زبانی-بدنیِ فاصلهگریز و واسطهستیز و در نهایت تعلق و داراییگزینی غیرالزامآور نمونه این سبک از زندگی است.