عرفان مبانی فلسفی و اجتماعی خاص خود را دارد. حمل حوزه های معرفتی بر هم نیز موضع گیری های فرامتنی سبب تحریف گفتگو در باب عرفان شده و کژفهمی هایی را فراهم خواهد آورد که سبب می شود عرفان در مقام شکلی از معرفت و زیبایی شناسی به حاشیه برود و همین امر سبب نادیده انگاری حجم زیادی از ادبیات فارسی در ژانر عرفان می شود. بر همین اساس معرفی درست حوزه های ادراک و شناسایی عرفان نیز افشای مغلطه کسانی که اول عرفان را به شکلی تحریفی مطرح کرده سپس بر آن می تازند، هم از اشکال ناب معرفت شناسی، هم یکی از گسترده ترین ژانرهای ادبی فرهنگ ایرانی دفاع نمود.