یکی از بحث های جامعه شناسی زبان، تابوهای زبانی است که در هر زبانی، درجات مختلفی از محدودیت و ممنوعیت را برای گویشوران آن زبان ها رقم می زند. بر همین اساس کاربران زبان بنا به انواع تعهد، نگرانی یا ضرورت نظم اجتماعی، با وجوهی از روش ها از بکارگیری واژگان و تعابیر تابو، طفره رفته؛ از این شگرد با تعابیری همچون خوشایندسازی یا حسن تعبیر یاد می شود. در این نوشتار به شیوه توصیفی- تحلیلی، وجوه خوشایندسازی در زبان کُردی میانه با تکیه بر الگویی مشهور به «مدل وارن» طبقه بندی، دلالت یابی و تفسیر شده است. نتیجه نشان می دهد که بنا به بافت اجتماعی-فرهنگی حاکم بر فضای تعاملی گویشوران کُردی میانه، تابوهای زبانی عمدتاً شامل موضوعات اخلاقی، دینی، سیاسی و عرفی است که وجه جنسی و جسمانی تابوها که ذیل امر اخلاقی و عرفی است، بیشتر از بقیه به چشم می آید. بر همین حسب گویشوران مذکور با گرایش به انواع شگردهای طفره با ساخت های معنایی و صوری به خوشایندسازی زبانی روی آورده؛ که در این میان بکارگیری شگردهای استعاره، مجاز، واژگان مبهم، عبارات اشاره ای، هم معنایی، وام واژه، واژگان خنثی کننده بنا به ماهیت خاص خود، بیشتر در میان آنها رواج دارد. در مواردی نیز بنا به یکی از وجوه خوشایندسازی یعنی تضاد معنایی کنش اجتماعی بزرگی همچون تغییر نام شش روستا اتفاق می افتد. فراتر از شکل و کمّیت شگردهای مذکور، خوشایندسازی زبانی به مثابۀ نوعی دوری از خشونت زبانی، ایجاد امنیت و همدلی و در نهایت درک حضور دیگریست که گویشوران زبان کُردی میانه هم بنا به عقبۀ اجتماعی و فرهنگی خود بدان دست یازیده اند.