شناخت عواملی که زمینه را برای بروز سازگاری زناشویی زوجها فراهم میکند نقش مهمی در کاهش تعارضات زناشویی و آمار طلاق در جامعه دارد. هدف این پژوهش پیشبینی سازگاری زناشویی از طریق عاملهای شخصیتی و طرحوارههای ناسازگار اولیه بود. پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی و از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل کلیه والدین دانشآموزان شهرستان کامیاران در سال 1393 است. نمونه مورد مطالعه شامل 500 نفر (250 زوج) از والدین بود که بهروش خوشهای دومرحلهای انتخاب شدند و هرکدام پرسشنامههای عاملهای شخصیتی (NEO-FFI) سازگاری زناشویی (RDAS)، و طرحوارههای ناسازگار اولیه (YSQ-SF) را تکمیل نمودند. دادهها با نرمافزار AMOS مورد تـجزیه و تحلیل قرار گرفـتند. یافتهها بیانگر رابطه مثبت و معنیدار بین سازگاری زناشویی با عاملهای شخصیتی (بهجز عامل رواننژند) و رابطه منفی سازگاری زناشویی با طرحوارههای ناسازگار اولیه بود. همچنین نتایج حاکی از وجود رابطه مثبت بین عامل رواننژند با طرحوارههای ناسازگار و رابطه منفی عاملهای دیگر با طرحوارههای ناسازگار است. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که عامل شخصیتی افراد و طرحوارههای ناسازگار اولیه آنها میتواند پیشبین خوبی برای سازگاری زناشویی باشد. با بهکارگیری این دو متغیر در پیشبینی سازگاری زناشویی میتوان در کلاسهای مشاوره ازدواج میزان سازگاری زوجین را بالا برد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در زمینه آشنایی با شیوه های ارتقای روابط و راهبردهای مقابله ای زناشویی و نحوه تغییر و ارتقای آن برای مشاوران فراهم می نماید. در الگو های مشاوره زناشویی می توان از شیوه ارتقای روابط برای بهبود راهبردهای مقابله ای زوجین و کاهش تعارض زناشویی استفاده نمود.