بررسی آثار هنری و ادبی برای دستیابی به بخشهای پنهان روان انسان، رویکردی شناخته شده در روانتحلیلگری است. اما تا کنون روشهای معدودی برای تحلیل واکنش افراد به این آثار معرفی شده است. در تحقیق حاضر تلاش شده است با روشهای ارزیابی بالینی درمان متمرکز بر انتقال، واکنشهای افراد نسبت به آثار ادبی و هنری بررسی شود. محور این تحقیق، تحلیل روانپویشی واکنشهای احساسی و عاطفی افراد به رباعیات خیام است؛ چرا که این رباعیات، ضمن داشتن شهرتی جهانی، از لحاظ فلسفی و روانشناختی نیز بسیار بحث برانگیز بوده اند. هدف نهائی، یافتن تصویری از سطح عملکرد شخصیتی و سازمان روانی موجود در ورای این رباعیات بود. این مطالعه بصورت نمونهگیری در دسترس و از طریق شرکت دادن ۳۱۵ داوطلب انجام گرفته است، که شرکتکنندگان با پاسخگویی به پرسشهای ۲ پرسشنامه در پژوهش وارد میشدند. پرسشنامۀ اول برای سنجش واکنش هیجانی آزمودنی به هر یک از ۱۰ رباعی منتخب خیام (از مجموع ۲۰ رباعی مورد توافق اصیل منتسب به او)، و پرسشنامۀ دوم سیاهۀ سازمان شخصیت کرنبرگ بود. میتوان با توجه به دادههای این پژوهش چنین استنباط کرد که حداقل در میان رباعیهایی که نتایج معناداری از آنها استخراج شده است، هر کدام نمایانگر شکل خاصی از پاتولوژی شخصیت در آزمودنیها بودهاند و این استنباط برآمده از این است که تجربه خود خیام چونان وزنهای معیار از یک واکنش سازگارانه در تقابل با تعارضی بنیادین در ساحت روان و تفکر بشر شده است. این تجربه و واکنش آن بدین شکل بوده که تمرکز خیام بر بخش مثبت و راهکارهای جبرانی بوده و میل او بر دوری از واکنش منفی است. او خود را در مکز بحران قرار میدهد و با تمرکز بر جنبههای مثبت از بحران خارج میگردد.