گستره و دامنه قدرت زنان به دلیل جایگاه شکننده و آسیب پذیر در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی با محدودیت هایی همراه است. یکی از عرصه هایی که به میانجی آن می توان به کندوکاو در باب قدرت زنان پرداخت، فرایند تصمیم گیری در زندگی روزمره است. هدف این پژوهش، بازسازی معنایی تجربۀ زیسته زنان متأهل از تصمیم گیری ها و کشف زمینه ها، پیامدها و نحوه مواجهه زنان با پدیده تصمیم گیری از طریق ادراک و معنای ذهنی کنش هایی است که زنان با استفاده از آن ها تلاش می کنند از موقعیت های زندگی روزمره به عنوان منبع قدرت برای افزایش عاملیت خود در محیط استفاده کنند. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای میان زنان متأهل شهر سنندج به انجام رسید. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری هدفمند و حداکثر تنوع و برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. نتایج حاصل از مصاحبه با 28 نمونه از زنان سنندجی بیانگر آن است که خودباوری، بازاندیشی و خطرپذیری، پشتوانه خانوادگی، کلیشه های جنسیتی، تجربه (سابقه ) تصمیم گیری و منابع در دسترس زنان از زمینه های تصمیم گیری زنان به حساب می آیند. بازسازی معنایی تجربه و درک زنان از تصمیم گیری نشان می دهد که زنان برای تصمیم گیری از استراتژی هایی چون گفت وگوی منطقی، انجام دادن درست و به موقع مسئولیت ها، استقلال و پشتوانه مالی، قرار دادن همسر در عمل انجام شده، بسنده نکردن به وضع موجود و بالا بردن سطح توقع از زندگی مشترک و اعتصاب زنانه بهره می گیرند. تجربۀ تصمیم گیری برای زنان پیامدهای احساس ارزشمندی، تعمیم و تعمیق تعلق جمعی، خوداتکایی، توانمندسازی و اعتماد به نفس در پی داشته است.