نوشتن و درج مطالب روی اسکناس ها پدیده ای به نسبت نوین است که تفاسیر مختلفی درباره ی آن شکل گرفته اما تا کنون مورد بررسی علمی قرار نگرفته است. پژوهش حاضر، به منظور فهم شرایط، تعاملات و پیامدهای مربوط به اسکناس نویسی با روش نظریه ی زمینه ای انجام گرفته است. داده های این مطالعه از طریق تحلیل محتوای اسکناس نوشته ها و مصاحبه ی عمیق با اسکناس نویسان گردآوری شده است. با کمک روش نمونه گیری با حداکثر تنوع با 26نفر از مطالعین کلیدی مصاحبه شده است تا اشباع نظری حاصل گردد، نهایتاً داده های گردآوری شده در قالب198 مفهوم،21 مقوله عمده و نهایتاً یک مقوله هسته کدگذاری و تحلیل شده اند. نتایج مصاحبه با اسکناس نویسان کرمانشاهی نشان داد که کنش گران در واکنش به «ساخت محدود فرصت های سیاسی»، «اختلال رابطه ای»، «فشارمعیشتی» و «عقده و محرومیت» خویش به پدیده ی اسکناس نویسی روی آورده اند. در این میان «نبود منع قانونی» به عنوان زمینه ی تسهیل گر و «تاثیر رسانه های بیگانه» به عنوان شرایط مداخله گر عمل می کنند. کنش گران در راهبردهای خویش اسکناس نویسی را به منظور«ارتباط با دیگران»، «جلب توجه»، «ساخت کانال ارتباطی جدید»، و به مثابه «ابزار اعتراضی»،«کنش سیاسی مخفی»، «تخلیه ی روانی» و «تفنن» تجربه کرده و نیز برای «ترویج مذهبی» به کار می گیرند. آن ها «رسانه شدگی پول»، «مقاومت پنهان» و «آگاهی بخشی» را پیامدهای مثبت این امر و «آسیب اقتصادی» و «جلوه ی نامناسب ملی» را پیامدهای منفی آن تلقی می کنند. مقوله هسته نیز که دیگر مقولات کلی را شامل می شود مقوله ی «برساخت شبکه ی ارتباطی جدید به مثابه جایگزین محدودیت ها» است.