مرزنشینان شهرستان مریوان است. داده های این مطالعه ی کیفی از طریق مصاحبه ی عمیق، مشاهده ی مشارکتی و اسناد و مدارک گردآوری شده و از روش نظریه ی زمینه ای برای تحلیل داده ها استفاده شده است. با کمک روش نمونه گیری کیفی، نظری و هدفمند با 22 نفر از مطلعین کلیدی مصاحبه شده تا اشباع نظری حاصل گردد، نهایتاً داده های گردآوری شده در قالب 30 مفهوم، 4 مقوله ی عمده و نهایتاً یک مقوله ی هسته کدگذاری و تحلیل شده اند. 4 مقوله ی عُمده عبارتند از: بستر اکولوژیک، تنگناهای اقتصادی، قرابت خویشاوندی و بین فرهنگی، سیاست های راهبردی واکنشی حکومتی. مقوله ی هسته نیز که دیگر مقولات کُلی را شامل می شود مقوله ی « توسعه نیافتگی » است. نظریه ی زمینه ای حاصله نهایتاً در قالب مدلی پارادایمیک، شامل سه بُعد بسترها، تعاملات و پیامدها ارایه شده است. بر مبنای نتایج تحقیق حاضر، پدیده ی تجارت مرزی برساختی اجتماعی است و به مثابه امری تاریخی و بسترمند، نتیجه ی واکنش ها و تعاملات مردمان منطقه به فرصت ها و محدودیت های وضعیت های جغرافیایی، معیشتی و اقتصادی، فامیلی ـ فرهنگی و سیاسی است. به عبارت دیگر، بازسازی معنایی خوانش مرزنشینان از چگونگی برساخت پدیده ی تجارت مرزی حاکی از آن است که آن ها پدیده ی تجارت مرزی را به مثابه واکنش و راهبرد گریز ناپذیر به شرایط توسعه نیافته ی منطقه در ابعاد مختلف و وضعیت خویشاوندی و قرابت های بین فرهنگی حاکم بر منطقه درک و تفسیر کرده اند.