سرمایه اجتماعی، به ویژه گونه جدید آن، از اصلی ترین شاخص های مدرنیته و جهان مدرن به شمار می رود و می توان آن را مهم ترین هدف و معیار توسعه اجتماعی قلمداد نمود. در جوامعی نظیر ایران که با زیست چندفرهنگی و چندقومی ویژگی می یابد، توسعه اجتماعی بدون حضور فعالانه و کنش های ارتباطی بین گروهی و بین قومی امکان ناپذیر است. پژوهش موجود در همین راستا و برای بررسی گونه ها و سطوح سرمایه اجتماعی در مناطق توسعه یافته و توسعه نیافته کُردنشین صورت گرفته است. در این نوشتار با تاسی از گونه شناسی و سطح بندی سرمایه اجتماعی در جامعه شناسی و مردم شناسی معاصر، سرمایه اجتماعی در قالب مقیاسی چندبُعدی مورد سنجش قرار گرفته است. پژوهش به روش چندگانه (روش پیمایش، روش اسنادی و تحلیل ثانویه) و با استفاده از پرسش نامه های کلان و خُرد در مورد 650 نمونه از کُردهای ساکن در شهرهای سنندج و سردشت به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انجام گرفته است. نتایج پژوهش بر وجود مشابهت و قرابت در میزان سرمایه اجتماعی، سطوح و گونه های آن در مناطق کُردنشین دلالت دارد. یافته ها نشان می دهد که متغیر سطح توسعه تاثیر مؤثر و کاهنده ای بر گونه قدیم سرمایه اجتماعی و اثرات مؤثر و تقویت کننده ای بر گونه های جدید و نهادی سرمایه اجتماعی داشته است.