قریب به سه دهه از فعالیت سازمانهای مردم نهاد در سردشت می گذرد؛ سمنهایی که بنا به ضرورت های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، و زیست محیطی شکل گرفته اند. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با روش اتنوگرافی شهری به میانجی واکاوی نحوۀ فعالیت کنشگران مدنی در سمن ها به واکاوی راهبردهای سمن ها در تولید سرمایه اجتماعی و شناسایی تجارب سرمایهزا/زدای آن ها پرداخته است. برای گردآوری دادهها از مصاحبۀ نیمه ساختارمند و برای تحلیل دادهها از تحلیل تماتیک بهره گرفته شده است. نمونههای پژوهش 34 نفر کنشگر مدنی در 31 سمن سردشت بودند. برای تعیین تعداد نمونهها، اشباع نظری مبنا قرار گرفت و از روش نمونهگیری با حداکثر تنوع بهره گرفته شد. بر مبنای روایت کنشگران مدنی، با وجود گسست و انقطاع در پشتوانه نهادی و اجتماعی، سمن ها از طریق راهبردهایی چون «اشتراک ارزشی و هنجاری»، «اقدام جمعی»، «شبکه سازی اجتماعی»، و «اعتماد اجتماعی» به تولید سرمایۀ اجتماعی مبادرت ورزیده اند. علاوه بر این، تجارب کنشگران مدنی حامل تجارب سرمایه زا و سرمایه زدا بوده است. تجارب سرمایه زدا، با تولید سرمایۀ اجتماعی محدود و درون گروهی، مانع تعریض اجتماع جامعوی و بسط توسعه اجتماعی شده و چندپارگی اجتماعی را در سردشت تداوم بخشیده است.