پژوهش حاضر با هدف بازنمایی روابط، مناسبات و قواعد اجتماعی میان دوگانه ای متعارض نوشته شده است. سویه ی نخست این دوگانه متشکل از سازمان های دولتی و کارگزاران نهادیاند و طرف دیگر منازعهِ، سازندگان غیر رسمی مسکن و دستفروشان هستند. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش اتنوگرافی انتقادی در دو محله ی تپه سید حسین و اسلام آباد شهر سنندج به انجام رسیده است. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری نظری، هدفمند و گلوله برفی بهره گیری شده است. برای گردآوری دادهها از مصاحبه عمیق و مشاهدات مشارکتی بهره گرفتیم و در نهایت با 32 نفر مصاحبههایی انجام دادیم که سهم تهی دستان 25 نفر و کارکنان نهادی 7 نفر بود. در بخش نظری مطالعه حاضر، از دیدگاه انتقادی هاروی، اسکات و بیات استفاده شده است. نتایج پژوهش موید آن است که نهادهای دولتی به میانجی مرعوب سازی، ائتلاف نهادی، تعلیق، مشروع سازی خشونت، و عدم به رسمیت شناختن، قدرت خود را بر تهیدستان اِعمال قدرت می کنند. ِاعمال قدرت به میانجی مفاهیمی صورت می گیرد که نه تنها توجیه گر رفتار فرادستان، بلکه بازنماگر رمزگان فرهنگ مسلط در مناطق حاشیه نشین است؛ این مفاهیم مواردی همچون متصرفان شهری، قاعده گریز، برساخت تهیدست به مثابه دشمن، قرائتهای پاتولوژیک، ذهنیت دهقانی و تبرئه سازی از ساختار، حول دو مفهوم بی تفاوتی اجتماعی و مقصر انگاشتن تهیدستان رُخ می دهد. بر اساس یافته های پژوهش از منظر درک و تفسیر تجربه ی مردم مورد مطالعه، به شناسایی سه سطح خُرد، میانی و کلان با مقولاتی تحت عنوان کارگزاران نهادی ستمگر، سازمان های فاسد و ناکارآمد، و تمامیت معیوب که در مستضعف کردن افراد نقش دارند دست پیدا کردیم .تهیدستان شهری در میان خود و برای کاهش فشار از ارزشهای بدیلی همچون همراهی در اجرای مناسک اجتماعی، همیاری در موقع ساخت مسکن، ارائه خدمات شهری به صورت موقت، حمایت های متقابل عاطفی و کلامی، همیاری سنتی و غیر پولی، و بکارگیری پنهانی خدمات شهری استفاده می کنند. تهیدستان در منازعه با کارکنان نهادی نه تنها منفعل نیستند بلکه با تاکتیک های مقاومتی متکثر به مقابله با آنان می پردازند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که مقاومت تهی دستان به اشکال فردی و جمعی صورت می گیرد. در شکل جمعی اقداماتی چون مسدود سازی اتوبان، تجمع اعتراضی هوشمندانه، تحصن / نافرمانی مدنی، و رهبران خود انگیخته که با کاربست اشعار اعتراضی نارضایتی جمعی را به فضاهای عمومی می کشانند. شکل فردی مقاومت مواردی مانند تمارض، اقناع سازی، حربههای هنگام کار، انتقام جویی، تهدید بیانی، خرابکاری شرافتمندانه، تمرد، استفاده از تصاویر، درگیری فیزیکی و کلامی، و مقاومت نمادین را در بر می گیرد.