کنش ورزی سیاسی روحانیون اهل سنت شهرستان سنندج، خصوصاً از ابتدای استقرار نظام جمهوری اسلامی، حائز اهمیتی بسزا می باشد، که بررسی آن تاکنون مغفول مانده و تحقیقی در رابطه با درک و تجربه ی کنش سیاسی این قشر صورت نگرفته است. فلذا، تحقیق پیش رو، در نظر دارد تا با مراجعه به قشر مذبور و مصاحبه میدانی، به شناسایی زمینه ها، دلالت ها و پیامدهای کنش ورزی آنها بپردازد. به این منظور، پژوهشگر با رویکرد کیفی، و مبتنی بر روش نظریه زمینه ای، به مصاحبه با 27 نفور از روحانیون مساجد شهر سنندج پرداخته است. نتایج پژوهش حاضر مبیّن این امر است که بسترهایی چون «شهروندی و حقوق اجتماعی»، «اختلال رابطه ای و اجبار نهادی»، «زوال مدارای مذهبی و هویتی»، «بی اعتمادی سیاسی» و «محدودیت منابع در دسترس»، احساس محرومیّت، و نابرابری در شناسایی را در میان روحانیون اهل سنت شهرستان سنندج به وجود آورده است و موجب کنش ورزی خاص این قشر (که قرابت زیادی با سبک وفادارانه هیرشمن دارد) گردیده است. فلذا، با توجه به زمینه های مذکور، تجربه و درک روحانیون از کنش سیاسی را می توان در «فقدان اثربخشی سیاسی» و «سیاست زدگی و سیطره ی رویکرد سیاسی- امنیتی» مشاهده نمود؛ که پیامدهایی چون «محرومیت اجتماعی»، «وابستگی به مردم و انتظارات غیرفقهی» و «زوال اعتماد عمومی» که ناظر بر مقوله ی هسته تحقیق، یعنی «نابرابری در شناسایی» می باشد را در پی داشته است.