با افزایش جهانیشدن و تعاملات بینفرهنگی، نقش رهبری فرهنگی در مدارس اهمیت فزایندهای یافته است. در محیطهای آموزشی چندفرهنگی، مدیران مدارس باید به شکلی کارآمد تنوع فرهنگی را مدیریت کرده و این تفاوتها را بهعنوان منابعی برای یادگیری و تعامل استفاده کنند. این پژوهش به بررسی تجربههای مدیران مدارس در شهر سنندج در زمینه رهبری فرهنگی پرداخته و هدف آن تحلیل روایتهای آنها و شناسایی ابعاد شخصی، اجتماعی و تعاملی موجود در این روایتها است. مدارس سنندج در مسیر پیادهسازی رهبری فرهنگی با موانعی نظیر محدودیت منابع، مقاومت در برابر تغییر و ضعف زیرساختهای فرهنگی مواجهاند. بهرهگیری از راهبردهای مدیریت تغییر و تقویت فرهنگ سازمانی میتواند زمینهساز موفقیت در این حوزه باشد. این پژوهش با رویکرد کیفی و راهبرد روایتپژوهی انجام شده است. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختارمند اپیزودیک با 13 مدیر مدارس جمعآوری شده و تحلیل دادهها با روش تحلیل مضمون آشکار و پنهان براساس چارچوب Braun & Clarke (2006) صورت گرفته است. مضامین مشهود هر سوال مصاحبه بهطور جداگانه تحلیل شد و نتایج در قالب 8 جدول ارائه گردید. در ادامه، مضامین مشهود مشابه هم در یک دسته قرار گرفتند و مضامین مکنون از آن ها استخراج گردید. در نتیجه تحلیل، 12 مضمون مکنون شناسایی شدند که در سه بعد شخصی، اجتماعی و تعاملی دستهبندی شدهاند. این مضامین به مؤلفههای کلیدی همچون آگاهی فرهنگی مدیران، مدیریت تعاملات بینفرهنگی، ترویج عدالت و احترام متقابل، ایجاد محیطی بدون تبعیض، توانمندسازی فرهنگی معلمان و دانشآموزان، و بهرهگیری از برنامههای آموزشی تطبیقی و فناوری برای تعاملات فرهنگی اشاره دارد. یافتهها نشان داد که مدیران مدارس، تنوع فرهنگی را همزمان بهعنوان چالش و فرصت میبینند. از یکسو، این تنوع میتواند باعث بروز تعارضات و سوءتفاهمها شود و از سوی دیگر، فرصتی برای تقویت همبستگی اجتماعی و تعاملات بینفرهنگی در مدارس فراهم میآورد. مدیران مدارس با ایجاد محیطهایی امن و فراگیر و با بهرهگیری از راهبردهای فرهنگی مناسب، توانستهاند فضایی برای پذیرش تفاوتهای فرهنگی و تقویت تعاملات مثبت ایجاد کنند. این پژوهش به دو سؤال اصلی پاسخ داد: ماهیت روایتهای مدیران درباره رهبری فرهنگی چیست و مؤلفههای کلیدی شخصی، اجتماعی و تعاملی این روایتها کداماند؟ یافتهها نشان میدهد که موفقیت در رهبری فرهنگی به دانش عمیق فرهنگی، مهارت در مدیریت تعارضات فرهنگی و توانایی ایجاد محیطهای پذیرای تنوع بستگی دارد. نتایج این تحقیق میتواند به مدیران مدارس در بهبود شیوههای رهبری فرهنگی کمک کند و راهنمایی ارزشمند برای سیاستگذاران آموزشی در تدوین برنامههای مناسب برای محیطهای چندفرهنگی باشد