همچون دیگر کتاب ها، تک نگاشت ها و مقالات، متن پیش رو نیز در پی ارائه تصویری کلی و پیشنهاد هایی برای بهبود تربیت رهبران مدارس امریکا است . امید است که این کتاب به عنوان راهنمایی برای پیشبرد مباحث آغازشده از سال 1947 در حوزه مدیریت آموزشی، مورداستفاده قرار گیرد و به تدوین یک برنامه درسی بر اساس آنچه تاکنون درباره رهبری مدرسه می دانستیم کمک نماید. نویسندگان خاطرنشان می سازند که برنامه های آماده سازی در بازبینی برنامه های درسی رهبری آموزشی باید نقش رهبر آموزشی را از مسئولیت یک رهبر آموزشی جدا کنند. مدیریت آموزشی به مدت چهل سال، حامی آموزش مدیران مدارس و رؤسای نواحی آموزشی و رهبران -ازکودکستان تا دبیرستان- برای مناصب رهبران آموزشی بوده است. همچنین نویسندگان این کتاب پیشنهاد می کنند که رهبری تعلیم و تربیت محور یک الزام عملکرد-محور است که به افراد حرفه تعلیم و تربیت، اجتماعات تجاری، والدین و استادان مدیریت آموزشی صریحاً خاطرنشان می کند که رهبری مستلزم درک و دانشی عمیق از فرآیند یاددهی - یادگیری است. یک رهبر آموزشی تعلیم و تربیت محور، نه تنها در خصوص یادگیری آگاهی دارد بلکه از فنون تدریس نیز همچون یک متخصص ماهر اطلاع دارد و آنان را درک می کند. یک رهبر تعلیم و تربیت محور، تعامل پیچیده بین معلم و کودک را درک می کند و این آگاهی را به واسطۀ یک برنامه رهبری آموزشی باکیفیت ارتقا خواهد داد. امید ما این است که مباحثی که در خصوص حرفۀ آماده سازی رهبری در آموزش وپرورش در سال 1947 در شورای ملی استادان مدیریت آموزشی مطرح شده اند، در قرن بیست و یکم و فراتر از آن نیز استمرار و توسعه یابند.