هدف این پژوهش بررسی تجارب اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی از پتانسیل، نقش و جایگاه دانش آموختگان در دانشگاه است. رویکرد پژوهش از نوع کیفی و روش پژوهش پدیدار نگاری بود، به منظور جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. مشارکت کنندگان این پژوهش 42 نفر بودند که شامل 17 نفر دانشجوی مقاطع تحصیلات تکمیلی (کارشناسی ارشد و دکتری) و 25 نفر مدرس دانشگاه کردستان بودند. نمونه گیری با روش هدفمند انجام شد و فرایند انتخاب نمونه و جمع آوری داده ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. داده های به دست آمده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند و طبقه های توصیفی و فضای نتیجه حاصل شد. بر اساس نتایج هفت طبقه توصیفی از تجارب اساتید و دانشجویان از دانش آموختگی شامل: دانش آموختگی به عنوان محصول دانشگاه، دانش آموختگی به عنوان یادگیرنده مادام العمر، دانش آموختگی به عنوان شروع استرس کاری، دانش آموختگی به عنوان توانایی تعامل اجتماعی، دانش آموختگی به عنوان توانایی به کارگیری دانش در شغل و دانش آموختگی به عنوان مفهومی مشروط (وابسته به هدف، زمان و مقطع تحصیلی) به دست آمد. هم-چنین بر اساس نتایج بیشتر مشارکت کنندگان اظهار داشتند که در حال حاضر نقش و جایگاهی برای دانش آموخته ها در دانشگاه-های کشور تعریف نشده است و دلایلی چون عدم امکان بازگشت دانش آموختگان به دانشگاه بعد از فراغت از تحصیل به دلیل بازپس گیری کارت ورود و عدم دادن هویت به آنان از طرف دانشگاه محل تحصیل، جمعیت زیاد دانش آموخته ها و ظرفیت پذیرش بالای دانشگاه که منجر به غیراستاندارد بودن آنان و عدم امکان پیش بینی جایگاه توسط دانشگاه می شود، عدم تمایل دانش آموخته ها به ادامه تحصیل و ارتباط به دلیل نبودن شغل، فراهم نبودن بستر ارتباط سیستماتیک توسط دانشگاه و تبدیل شدن دانش آموختگی از کنش (پویایی) به وضعیت داشتند. هم چنین بر اساس نتایج زمینه هایی که دانش آموختگان می توانند در پیشبرد اهداف دانشگاه تأثیرگذار باشند شامل مواردی چون مشاوره و راهنمایی دادن، ارائه خدمات، ارزیابی برنامه درسی و کیفیت آموزش، حمایت مالی، حمایت سیاسی، ارائه در کلاس، ایجاد فرصت شغلی و ارتباط بین سازمانی بود. بر اساس نتایج حاصل، چهار گروه کلی از ارتباط دانش آموختگان با دانشگاه، مزیت و منفعت می برند که شامل: جامعه دانش آموخت