هدف اصلی پژوهش حاضر، طراحی سناریوهای حرفهایگرایی رهبران آموزشی مدارس در ایران با نگاهی آیندهپژوهانه است. این پژوهش از نظر هدف اکتشافی، از نظر پارادایم تفسیرگرایانه و از نظر روششناسی کیفی از نوع چندروشی در 3 فاز انجام شده است. در فاز نخست، مطالعه تطبیقی کیفی بر اساس تحلیل تجارب چهار کشور پیشرو شامل آمریکا، انگلستان، سنگاپور و فرانسه انجام گرفت. در فاز دوم، با استفاده از روش مرور دامنه عوامل کلیدی بر حرفه ای گرایی رهبران آموزشی شناسایی گردید ودر فاز سوم، از روش آیندهپژوهی مبتنی بر الگوی برنامهریزی سناریونگاری استفاده گردید. میدان پژوهش در فاز نخست 4 کشور آمریکا، انگلستان، سنگاپور و فرانسه در فاز دوم شامل مقالات علمی پژوهشی معتبر و در فاز سوم شامل 28 نفر از مدیران مدارس، دانشجویان، پژوهشگران، کارشناسان مدیریت آموزشی و اعضای هیئت علمی دانشگاهها بود. نمونهگیری در فاز نخست ازروش نمونهگیری از نوع موارد مطلوب ، در فاز دوم به روش در دسترس و در فاز سوم به صورت هدفمند با حداکثر تنوع انجام شد. ابزار جمعآوری دادهها در فاز نخست ودوم تحلیل اسنادی و در فاز سوم پرسشنامههای تحلیل ساختاری و ماتریس تأثیر-عدمقطعیت بودند. برای تضمین اعتبار و پایایی پژوهش از روشهای سهسویهسازی، بازبینی مداوم دادهها، کنترل اعضا، استفاده گردید. تحلیل دادهها در فاز نخست از دو شیوه توافق و تفاوت جان استورت میل و رویکرد ناحیهای جورج اف بردی در فاز دوم بر اساس روش گال و در فاز سوم با نرمافزارهای میکمک و سناریوویزارد انجام شد. یافتهها نشان داد که کشورهای منتخب در حوزه الزامات صلاحیت حرفهای و برنامههای آمادهسازی رهبران آموزشی، دارای شباهتهایی نظیر الزام به دریافت گواهینامه صلاحیت حرفهای پیش از انتصاب و ارائه برنامههای آموزشی منسجم پیش و ضمن خدمت هستند. بااینحال، تفاوتهایی نظیر عدم الزام گواهینامه حرفهای در مدارس ابتدایی فرانسه مشاهده شد. همچنین یافتههای نشان داد که ۸ عامل کلیدی بهعنوان پیشرانهای اصلی بر حرفهای گرایی رهبران آموزشی مدارس شناسایی شدند. تحلیل وضعیتهای احتمالی آینده برای این پیشرانها به شناسایی ۵ سناریو با همگرایی بالا، ۲۱ سناریو با همگرایی متوسط، و ۷۴ سناریو با همگرایی پایین منجر شد. نتایج حاکی از آن است که سناریوهای نامطلوب بر سناریوهای مطلوب غلبه دارند؛ بهطوریکه ۲۰ درصد از سناریوها خوشبینانه، ۳۰ درصد ایستا و ۵۰ درصد بدبینانه ارزیابی شدند. از میان سناریوهای شناساییشده، سناریوی شماره یک بهعنوان مطلوبترین سناریو نشاندهنده ارتقای معنادار حرفهای گرایی رهبران آموزشی است، درحالیکه سناریوی شماره پنج بهعنوان بدترین سناریو نشاندهنده حرکتی به سمت آیندهای بحرانی و نامطلوب است. نتایج این پژوهش بر ضرورت طراحی و اجرای برنامههای جامع و نظاممند آمادهسازی رهبران آموزشی، مبتنی بر الگوهای بینالمللی و منطبق با نیازهای بومی تأکید دارد. راهبردهایی نظیر تدوین برنامههای بلندمدت، الزام به دریافت گواهینامه صلاحیت حرفهای و تقویت زیرساختهای آموزشی، بهعنوان محورهای کلیدی ارتقای حرفهایگرایی و بهبود پایدار کیفیت مدیریت مدارس پیشنهاد میشوند. این اقدامات باید بهعنوان اولویتهای سیاستگذاری آموزشی مورد توجه قرار گیرند تا تحقق حرفهایگرایی رهبران آموزشی بهصورت مؤثر و پایدار امکانپذیر شود.