هدف مقاله، مطالعه روند شکلگیری گروههای فکری و جریان های مطالعات برنامه درسی در ایران بوده است. طرح پژوهش کیفی که از دو روش کتابخانه ای ( مطالعه اسناد) و تحلیل محتوای کیفی (استقرایی ) استفاده شده است. میدان آماری در روش کتابخانه ای، اسناد مربوط به رشته و از ابزار فیش برداری و پرسشنامه استخراج منابع بهره برده شده است. میدان آماری در روش دوم خبرگان و اساتید دانشگاه در رشته مطالعات برنامه درسی ایران بوده که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب، و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار مند داده ها گرد آوری شد. تعداد نمونه ها تا حد اشباع 15 نفر بود. سپس، با استفاده از روش تحلیل مضمون داده ها کدگذاری و در نهایت تجزیه و تحلیل با استفاده از روش کلایزری انجام شد. اعتبار و روایی پژوهش بر اساس قابلیت اعتماد و اطمینانپذیری، قابلیت انتقال و عمومیت و تاییدپذیری شاخصها، بررسی و تأیید گردید. نتایج به دست آمده نشان دهنده این است که مهم ترین جریان و گروه های فکری بعد از شکل گیری رشته مطالعات برنامه درسی در ایران، به ترتیب: کلاسیک، فرایند شناختی، عمل فکورانه، مطالعات تطبیقی، فناوری نوین، نو فهم گرایی، روش های نوین، بومی سازی و نوبستر سازی بوده است.