جنگلکاری نه تنها بهعنوان یکی از روشهای بازسازی اراضی تخریب شده میباشد، بلکه یک اقدام برای حفاظت از خاک، آب، مبارزه با بیابانزایی، تهیه چوب و افزایش ذخیره کربن و نیتروژن شناخته شده است. به منظور انجام این پژوهش دو منطقه جنگلکاری شده با گونههای پهنبرگ (اکالیپتوس) و سوزنیبرگ (کاج تهران) در پارک جنگلی سیمره شهرستان چرداول و یک توده طبیعی به عنوان شاهد در مجاورت پارک جنگلی انتخاب شدند. در هر منطقه، 20 قطعه نمونه مربعی شکل 400 مترمربعی براساس روش ترانسکت به عنوان قطعات نمونه اصلی انتخاب شد. در داخل هر قطعه نمونه، یک میکروپلات 5/1 × 5/1 مترمربعی به منظور تعیین نوع گونههای علفی و درصد پوشش آنها مشخص شد. به منظور بررسی شاخصهای تنوع زیستی از شاخصهای تنوع شانون-وینر، سیمپسون، منهینیک، مارگالف، اسمیت-ویلسون و جاکارد استفاده شد. نتایج نشان داد که تعداد 133 گونه علفی متعلق به 33 خانواده در مناطق مورد مطالعه مشاهده شد. در توده طبیعی بلوط تعداد 73 گونه، در توده اکالیپتوس تعداد 46 گونه و در توده کاج تهران تعداد 40 گونه مشاهده شد. نتایج شاخصهای تنوع زیستی نشان داد که اختلاف معنیداری بین میانگین همه شاخصهای تنوع و غنا در تودههای جنگلکاری شده با توده طبیعی بلوط وجود دارد. بیشترین و کمترین میانگین شاخصهای تنوع و غنا به-ترتیب در تودههای طبیعی و توده سوزنیبرگ مشاهده شد. نتایج شاخص یکنواختی اسمیت-ویلسون نشان داد که اختلاف معنیداری بین تودههای جنگلکاری و توده طبیعی بلوط وجود ندارد. بنابراین میتوان بیان کرد که گونههای پهنبرگ نسبت به گونههای سوزنیبرگ در افزایش تنوع گونههای گیاهی مناسبتر هستند و به منظور احیاء تنوع زیستی پوشش گیاهی یک منطقه، اولویت جنگلکاری با گونههای پهنبرگ میباشد.