تمدن اسلامی بیش از آنکه تمدنی عقلانی باشد، تمدنی متن گرا و روایی است. در این تمدن به محتوای پیام کمتر توجه می شود. کافی است ثابت شود سخنی از شخص مقبولی دریات شده است. همینکه وی گوینده آن باشد برای اثبات صحت آن کافی است. یعنی معیار خود فرد است نه اینکه معیاری عقلی برای صحت و سقم سخن وجود داشته باشد. جز این در میان علوم اسلامی سه علم کلام و فقه و اخلاق جنبه کاربردی و عملی دارند و سایر علوم مانند علوم لغوی و زبان شناسی و حدیث شناسی و قرآن شناسی همه در خدمت به آن سه علم ارزش دارند. در این میان علم اخلاق کمترین بهره را در میان حجم کتب اسلامی داراست و اندکی بیش از آن را علم کلام. اما علم فقه بیشترین حجم کتب علمی را در میان علوم اسلامی به خود اختصاص داده است. حال آنکه علم فقه در خوشبینانه ترین حالت فقط حدود ده درصد از حجم قرآن را به خود اختصاص داده است. چرایی این موضوع در این سخنرانی مورد توجه بوده است. به عوامل چنین دیده ای اشاره شده و اثرات آن نیز بیان شده است. بیشترین عامل در این موضوع ساختار حکومت عباسیان و بیشترین تاثیر در این موضوع آن است که ساکنان تمدن اسلامی اسلام را از پنجره فقه دیده اند.