چکیده از دیر باز جهت درک صحیح متون ادبی و دینی، موضوع فروق اللغه، مورد توجّه علمای لغت بوده، زیرا وجود کمترین ترادف میان کلمات، چنین باوری را برای عامّه و کسانی که در علم لغت اهل اتقان نبوده اند پدید آورده که مترادفات فرقی با یکدیگر ندارند، و از هدفی که متکلّم ـ اعمّ از شارع مقدّس و غیره ـ در انتخاب و اختیار کلمات در نظر داشته غافل مانده اند. به همین دلیل نتوانسته اند فهمی درست از آن داشته باشند. و از جمله ی این کلمات کلمه ی لعن است که در طول تاریخ ادبیّات مورد بی توجّهی قرار گرفته و اکثراً آن را تنها چون دشنامی تلقّی کرده اند، پس به راحتی آن را نسبت به دیگران به کار می برند، به راحتی آن را می شنوند و به راحتی از کنار آن می گذرند. در حالی که خداوند تنها کافرانی را که با کفر مرده باشند لعنت کرده است، و پیامبر خود را ـ اگر کسی یا کسانی را لعن کرده باشد ـ سخت توبیخ می فرماید. به همین دلیل حضرت رسول الله(ص) نیز با توجّه به آموزه های الهی به کرّات از آن نهی می فرماید. در این پایان نامه به روش تحلیلی و با بررسی سیر تحوّل معنایی واژه ی لعن در متون ادبی و دینی و کاربرد آن در آیات، احادیث و اشعار، مفهوم درست آن را باز شناسد، و به روشنگری در باره ی نگرش های مختلف در مورد تلعین و بیان صحّت و سقم تأویلات موجود در این حوزه بپردازد. واژگان کلیدی: لعن، ترادف، زبان عربی، قرآن، لعن مسلمان.